من 15 ساله ازدواج کردم دو تا بچه دارم
شوهرم از اول هم ادم خیلی صبور و ترسو و ملاحظه کار و محتاطیه بود
میدونم ازدواجم اشتباه بوده ولی فعلا هم دوستم داره هم دوستش دارم ولی نه به اندازه اول
تو این چند سال حدود سه تا چهار سال ش رو بیکار بوده به دلایلی مثل کار نیست و ضعیفم (لاغره و .. )
الانم که یه سال و نیمه بیکاره و ورشکسته شده
کار میکردا ولی پول سرمایه مغازه شو نداشت جنس هاهم گرون شد
اهل کار نه که نباشه ولی خیلی کنده تو کار پیدا کردن
چون میخاد تغییر شغل بده
مسئولیت پذیر هست ولی خب تو خیلی کارا باید هلش داد
یا اینکه انقدر بهش بگی تا انجام بده اونم نمیتونه یا دیر انجام میده
مثلا کارهایی که مربوط به بانک و بیمه و.. باید صبح انجام بشه برای اینکارا بلند نمیشه مگر چطور بشه
شبا دیر میخابه گاهی سه یا چهار گاهی تا صبح بیداره
از اونورم تا 12ساعت بعد میخابه
حتی چند روز صبح زود برای کارهای نیمه وقت رفته بود
باز روزای بعد که بیکار بود عادت قبلیشو ادامه داد
ولی فکر میکنم دست خودش نیست
هر روشی بکار بردم ولی فایده نداشته
حتی قهری کردم که به گریه افتاد
ولی روز از نو روزی از نو
البته اگر کار داشته باشه میره ولی وقتایی که بیکاره همش خوابه
نظم تو خورد و خوراکش نداره به خاطر همین خابای بیموقع
هر جا هم میخایم بریم کلی معطل میکنه و..
کلا ادم کندیه خسته شدم از دستش
قصدم اینه درستش کنم
تو زندگیمون هیچی از لحاظ مالی نداریم حتی یه ماشین
یه جا هم مشاوره گرفتم گفت شما نباید تو مسایل مالی و اقتصادی خونه دخالت بدی خودتو و فقط باید روحیه و تشویق و..
فکر کنین شوهر خودتون این اخلاق رو داره
شما عکس العملتون چیه
چیکار میکنین
راهنماییم کنین