سلام من مادر ۴۲ ساله هستم که هفنه ۱۶ بارداریمه .بچه ام دختره .دو دختر ۱۷ و ۱۰ ساله داشتم که خدا این‌سومی رو گذاشت تو دامنم .تا‌پای تخت سقط رفتم اما نکردم .حال روحی م خرابه . و حال انکه من برای بچه ها و همسرم باید روحیه خودم رو حفظ کنم .همسرم هم ناراحته اما به روش نمی آره .و میگه خوبه یه بچه دیگه .دوستان ؛ارامشم به هم ریخته .دختر بزرگم امسال کنکور داره .خودم کارمندم و پنج یال دیگه میتونستم با ۲۰ سال سابقه خودم بازنشست کنم .نمیدونم کار درستی کردم بچه رو نگه داشتم یانه .خیلی از خدا دور شده ام .کلا در بزرخ هنوز دست و پا میزنم .
کارت درست بوده
یعنی از کارتون استعفا دادین؟
تنها بچه ای که تو پیری به دردت میخوره همینه که تو شکمته، اگه سقطش کنی خدا زندگیتو نابود میکنه
چون جون یه موجود زنده رو کرفتی
نگو عزیزم بهت قول میدم همین فرشته کوچولو عصای دستت میشه
قدرشو بدونین
خداروشکر کنین
کارت درسته
وقتی بدنیا بیاد کلا زندگیتون بهتر میشه دیدم که میگم
انشأالله به سلامتی بغلش بگیری
عزیزم ناشکری نکن منم یه کنکوری دارم یه دختر 13 ساله ازت یه سال کوچکترم اگه این اتفاق واسه من می افتاد نگهش میداشتم 20 سال دیگه این بچه خیلی واست دلگرمیه انشالله خدا بهت سلامتی بده بتونی از عهدش بر بیای عزیزم
مامان من ۴۵سالگی بچه چهارمشو آورد انقد ناراحت بود ک حد نداره ولی الان از همه ما بیشتر دوسش دارن😁کار خوبی کردی ان شاالله ک با ب دنیا اومدنش آرامش میگیری ودلت شاد میشه
مامان من حوصله منو هم نداره چه برسه به یه بچه!!! بهم میگه بچه دار شدی پرستار بگیر پولشم من میدم ولی بچتو پیش من نیار که حوصله بچه ندارم
این بچه تمامِ زندگیتون میشه😁
مامانِ خودم ۳۲سالگی برادرِ کوچیکم رو باردار شد
خیلی ناراحت بود،چون منو و یه برادر بزرگم بودیم و همش میگفت شما دوتا کافی هستین!
دقیقا تا پای سقط هم رفت و اما سقط نکرد!
ولی حالش اصلا خوب نبود و اصلا بچه رو دوست نداشت
تا اینکه به دنیا اومد،الان ۱۱سالشه،هممون برای ضعف میکنیم،اتفاقا میشه ته‌تغاری و چشم و چراغ خونه😉
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
