من یدفعه رفتم دستشویی خیلی طول کشید بخت بد من پسر داییم خونمون بود منم اومدم بیرون خودمو زدم به غش مثلا از حال رفتم داداشمو پسر داییم اومدن زیر بغلم و گرفتن بردن تو اتاق فقط یه لحظه حس کردم مردم و زنده شدم مامانم آب پارچو که یخ توش بود خالی کرد رو صورتم