اول خودم . اقا من و رفیق فابریکم رفتیم فروشگاه بعد این دوست ما رفت پرو کنه منم رفتم یکی از اتاقاهای پرو (شانسیا )باز کردم گفتم خب مانتو چطور شد؟ یه زنه داشت مانتو امتحان میکرد لخت اونجا وایساده بود نگو اتاقو اشتباهی اومدم. هیچی دیگه گفتم ببخشید اونم تو افق محو شد بیچاره دلم براش خیلی سوخت . یکی دیگشم اینکه این رفیقم یبارخ واست به من بگه دهنت بو شیر میده گفت........ ..... کلا با این رفقایی که من دارم پیر نمیشم . شما هم بیاین تعریف کنین بخندیم یکم