پاتختیم که همه توقیافه و انگار من دشمنشونم.خلاصه این عروسیمگزشت....ازهمون اول که رفتم خونم خودمون اقدام کردیم برای بچه ازاونجاوکه شوهرم مثل من از قبل حسرت بچرو داشتو نمیتونست بخاطر شرایط زنش داشته باشه و من که گفتم چقدر حسرت بچرو میخوردمو هزارتا کارکردمو نشدم رفتم دکتر زنان و اونجا ۶ماه رفتم برای عفونت وقتی خوب شد بهم یه قرص داد گفت اقدام کنم که به خواست خدا همون ماه باردار شدم