ببین عزیزم اینکه میگی تا چند سال به نظرم یه کم کلاس گذاشتن هست دیگه چند سال خیلی زشته ادم بره خانه عمو و خاله بخوره ولی جبران نکنه ما هم اصفهان اکثرا ناهار و شام خانه عروس داماد نمیرن ولی سالی یه بار برای بازدید عید میرن ولی اینکه شب خانه عروس و داماد نخوابیم ما هم رسم داریم مگه اینکه مادر و پدر و یا خواهر و برادر باشن ولی واقعا خواهر زندایی به ادم هیچ ربطی نداره بخصوص وقتی پدر و مادر خودشون هستن ولی به نظرم برای خواب خانه شما خواهر زندایی نمیاد و ادم نباید بگه به خاطر وسیله اخه شخصیت ادم ها بیشتر از وسیله ها ارزش دارن من فقط خدا میدونه چقدر متنفرم قابلمه هام خش بیفته چون سرطانزا میشه وای خواهر همسرم و مادربزرگم زودپزم را خش انداختن الان سه میلیونه مادر من به سختی و با قسط برام خرید ولی بازم اصلا به روی انها نیاوردم و چهار تا قابلمه هام را مهمونام خش انداختن ولی فقط وقتی خانه شان بودم قاطی حرفام گفتم بدم میاد کفگیر استیل ته قابلمه بخوره یا ...وقتی میان خانه ام اصلا هیچی نمیگم البته که خود مهمان بازد شعور داشته باشه و مواظب بچه اش باشهولی تا میشه باید وسایل تزیینی را جمع کرد
من ک هیچ جا نخابیدم فقط بچه بودم یادمه خونه داییم یکبار خابیدم
منظور من درک متقابله اون اهل رفت و امده او نمیتونی محدودش کنی اونم ب این روش . روشت جالب نیست و چن باری ک اونا بیان تو نری دیگه نمیان . جبهه نگیر شوهرتو بین خودت و اوتا قرار نده تو هر مشکلی منظورمه .
یهو ک نمیشه و قبول نمیکنه حرفتو زمان و صبر لازمه برای تغییر
من ۷روز بعد از عروسیم مهمون داشتم
ما کلا ی شهر جدا از اقوامیم یعنی بریم شب خونه خالم بخوابیم بدش میاد؟ 🙄 یا منزل دوستم یه شهر دیگست نرم خونش بخوابم پس خون گرمی کجا میره؟؟؟
وسیله مال خراب شدنه بخدا
این یه اختلافه که باید باید با صحبت آروم حل بشه
هم شما حق داری..هم همسرت...موقع ازدواج باید تفاوت های فرهنگی رو درک کرد..بیشتر انعطاف نشون داد..چاره ای نیست... اگر این کار تو خانواده همسرت رایج و عادیه..نمیشه کاریش کرد..نمیشه به فامیلش بی احترامی کنه بگه نیاید خونه من...اگر سخت بگیرید خیلی..زندگی تون دچار مشکل میشه..وسایل خونه هم برای استفاده است..نه نگهداری ...به همسرت نهایت بگو..رختخواب بیشتر تهیه کنه و بخره
گلم این میشه تفاوت فرهنگی ممکنه در آینده خیلی عذابت بده و باعث اختلاف شه بیشتر فکر کن
حرفت منطقیه،من خانواده خودم رفت وامدی نیستن ولی اینایی که شما گفتید رسم خانواده شوهرمه ،خونه عروس داماد تا دو سه سال نمیرن اگرم یوقت عیدی برن شام وناهار نمیمونن
همسر من تو فکرشه رفتیم خونه زندگیم یدور همه فک و فامیلشو بگه بااین حال که بچه هاشون خیلی خراب کارن و منم حساس و از طرفی من آشپزی هم بلد نیستم برای تعداد زیاد و مادرمم شهر دیگست و فکر این هم عذابم میده...
چ رسم عجیبییییی داری عزیزم شما عجیبی نه نامزدت
