چند روزی هست که به علت نامعلومی اصلا حوصله ندارم و بی اعصابم بدجوری و دلم گرفته(فکر کنم مقدمه افسردگیه). قرار هست همسرم برای انجام کاری برن شهرستان.پریروز همسرم گفت پول برات میریزم برای باقیمونده شهریه پسرم(حدود 2700) و خرج خونه و خرج خودم و ... در زمانی که تهران نیستن. البته من خودم شاغلم و رمز کارتهای شوهرم هم دست خودمه(البته الان رمز یک بار مصرف کارو سخت کرده)و هر وقت لازم داشتم ازش برمیداشتم.دیشب به همسرم گفتم اگه فردا عازمی پول رو بریز با اپلیکیشن . حدود 2 باری بهش گفتم ولی هی پشت گوش انداخت. ساعت حدودای 11 شب بود دیگه عصبانی شدم و بهش گفتم فکر کردی چی، اصلا دیگه نمیخواد برام پول بریزی. دیگه ازت قبول نمیکنم یعنی چی که منو سرکار گذاشتی . اونم اولش به شوخی و خنده زد و گفت بهتر پس دیگه بهت پول نمیدم . بعدشم زبون بازی که همه زندگیم مال تو هست و ........ . گذشت تا اینکه صبح بهم گفت شماره شبا بده برات بریزم. منم گفتم اصلا حسش نیست و گذشت تا 10 دقیقه بعد گفت اینترنتی شمارتو پیدا کردم و 5 تومن برام ریخت. خیییلی از دستش ناراحتم و بهم برخورد قرار بود 7 الی 8 بریزه. میدونه که من اگه لج کنم دیگه محل ولش نمیزارم . ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم. هم ازش عصبانی ام . هم از خودم و اینکه میدونه و پشت گوش میندازه منو دیوونه میکنه. دلم خیلی پره . موقع رفتن هم اصلا نگفت مواظب خودتون باشید. لطفا دلداریم بدید و قضاوت نکنید. میدونم کار منم خوب نبوده. ممنون که وقت گذاشتید دوستان خوبم
خودش میدونه که اگه بخوام کاری کنم کسی نمیتونه جلومو بگیره . یه بار ازم پرسید که اون پولی که دادم بهت همش خرج شد.... آقا تا 4 ماه ازش پول نگرفتم التماسم میکرد . من همه جوره برای زندگیم و ایشون ارزش قایلم . خودش اعتراف میکنه که اگه من تو زندگیش نبودیم معلوم نبود که چه میشد . من فداکاری رو در حقش تمام کردم .
اگه فکر میکنی براش مهم نیس که چرا گیر میدی و ناراحتی شاید به این خاطره که زیاد اینجوری میشی . دیگه براش داره عادی میشه و این اصلا خوب نیس. شما که دختر 17 ساله نیستی گلم هی قهر کنی و ناراحت بشی یه مادر باید ببشتر از اینا منطقی و محکم باشه . ابن حرفا وسه دوستی و نامزدیه چرا نگفت مواظب خودتون باشید !!!؟ زیاد به کلمات توجه میکنی . حواست باشه مردا کم بیارن کارایی میکنن که باورش سخته
اشکال نداره عزیزم به هر حال الان ناراحتی،و توی مجازی لحن حرف زدنمون مشخص نیست،ب خودت تلقین نکن ک افس ...
میدونم که کسی از حال و روز زندگیم خبر نداره و اینجا مجازیه و هرکس یه چیزی میگه ولی من فکر میکنم که یه مرد باید براش مهم باشه که چرا زنم الان ناراحته چرا حس خوشحال نداره و ....
همش میگن خوشی زده زیر دلت. نخییییر خانوم های محترم منم برای زندگیم تلاش هایی کردم که حتی شما فکرشم نکردید و دوست دارم که همسرم تو این مسایل بیشتر بهم توجه کنه و حالمو بپرسه . البته که من الان گیرم و زیاده روی میکنم و ناراحتم ولی نیاز روحیمه
ممنون عزیزم از راهنماییت . منم بهش محبت میکنم .میدونم کارش این روزا زیاده همه جوره بهش مشاوره میدم و به کاراش و حساباش میرسم و کارهای خونه و بچه ها بعد از ساعت 5 که میرسم خونه هم روش. برای خودم آقایی شدم ازبس مردونه بودم