این ماه هم باردار نشدم دیگ بریدم وقتی شوهرم ناامید میشه ولی اصلا به روی خودشم نمیاره و میگ فدای سرت هرچند میدونم این حرفا رو میزنه تا من گریه م نگیره با وجود اینک عاشق بچه س..
تو فکر اینم ک بهش اجازه بدم بره زن دوم بگیره یا حتی حاضرم خودم براش زن بگیرم ولی نمیدونم چطور ب خانواده م بگم ک چنین تصمیمی رو گرفتم چون میدونم مخالفت میکنن ولی منم دوس ندارم همسرم حسرت پدر شدن رو ب دلش بمونه..