2777
2789
عنوان

چرا پدرم از سوزوندن دلم لذت میبره

131 بازدید | 8 پست

خیلی تنهام. نه میتونم با همسرم سر این موضوع درد دل کنم چون میترسم غرورم بشکنه. نه با خواهرم و مادر حرف بزنم چون فکر میکنن حسودم. ما قبل عید یه زمینی داشتیم که به خاطر نیاز مالی فروختیم. بعد عید همه چی چند برابر شد. منم خیلی از این موضوع ناراحت بودم که کاش بعد عید می‌فروختم. پدر من هم کنار زمین ما زمین داشتم. حالا هر وقت منو میبینه با ذوق طوری که من ناراحت بشم میگه زمین آنقدر رفت روش. هردفعه اینکارو میکنه. بخدا از اینکه زمینش گرون شده ناراحت نیست ایشالا صد برابر بشه. از این ناراحتم که از قصد میگه. منم تو این شرایط مالی روز و شب ذهنم درگیر اون زمینه که از دست دادیم. بابام هم بدترش میکنه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بهت قبلا نگفته بود نفروش؟

به خاطر نیاز مالی قرار بود بفروشیم. به پدرم سپردیم بزاره بنگاه. اونم اینکارو کرد. بعد که براش مشتری اومد شوهرم گفت نفروشم بمونه برای بعد عید ولی بابام گفت اینجوری حرف من زمین میخوره ضایع میشه پیش طرف اینهمه سپردم مشتری بیاره حالا میگی نمیفروشم. اگه شما نفروشید من مجبورم بفروشم زمینم رو بهش. ما هم چون هم نیاز داشتیم هم بابام اینجوری گفت فروختیم. الانم اینطوری... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792