چرا وقتی وابسته طرف میشی ولت میکنه اخه چرا😓

این یه رازه تیمی😂😂😂

ذات ادمه زنومردم فرقی نداره

به نظرم آدمهای مریض فقط این مدلین

ب شعور طرف بستگی داره 

جنبشو نداره 

شاید  هدفشون همینه فقط  

چون مردا از بچگی دنبال ماجراجویی هستن ، 

عقده جلب توجه و محبت دارن

چون وابستگی برخلاف عزت روحی شما و طرف مقابله، درواقع مث زنجیری میمونن ک با یه  گوی سنگین به پاهاتون بسته میشه و جلوی رشد روحی و اگاهی و میگیره 

پس دافعه ایجاد میشه بینتون و این دافعه رو طرفی ک وابستگی نداره بیشتر حس میکنه پس فاصله میگیره اما درواقع تو وجود خود فرد وابسته هم وجود داره و خواسته ی بخش اگاه وجودشه 

کتاب نه من شعر های مولانا و شمس و عطار ...و تفسیرهاشون +مطالب عرفانی بخاطر علاقم تقریبن میشه گف زیاد میخونم ولی کتاب یا منبعی خاص ندارم چون علاقه دارم زیاد با این مطالب برخورد میکنم

و این مسیله هم چیزیه ک بارها تو مطالب خوندم درموردش

ببین ادم هایی که وارد زندگی ما میشن یا براساس کارما و برای تصفیه کارما وارد زندگیمون شدن 

یابرای دادن درسی برای رشد روحی ما که در این مورد بعد از اینکه اون درس و گرفتیم از زندگیمون خارج میشن

کسایی باقی میمونن که تاثیر مثبتی تو رشد روحی ما داشته باشن

برای داشتن یه رابطه پایدار و سرشار از ارامش باید سبب رشد روحی هم بشین بصورت مداوم 

و برای اینکار هم هرکسی بهتره اول خودسازی انجام بده تا بیشتر برخودش مسلط شه 

روابطی که بانیت رفع نیاز های جسمانی یا مادی صورت میگیره حتی اگه شما سعی کنید در ظاهر بروز ندین بازهم انرژی تولید میشه ناخوداگاه که فرد مقابل دریافتش میکنه و باعث دافعه میشه و دیر یا زود بروز میکنه 

حتی اگه کسی ارتعاشش پایین باشه و به سبب دریافت انرژی خوداگاه یا ناخوداگاه وارد رابطه با فردی ک ارتعاشش بالای بشه به سبب تبادل یک طرفه انرژی با ارتعاش بالا و حالت انرژی خواری فرد ارتعاش پایین باز هم دافعه پدید میاد 

واسه همینه ک میگم اول باید خودسازی انجام بشه بعد وارد رابطه ای بشیم که خوداکاه و ناخوداگاه باعث رشد همدیگه میشیم 

اینجوری دیگه مواردی که باعث تمایل افراد به ایجاد وابستگی و...میشن به خودی خود رفع میشن چون مسیر رشد هردو درکنار همدیگه اس اطمینان خاطر بوجود میاد

سوال اولتون خیلی کلی و پیچیده و من چون تو زندگیتون نیستم نمیتونم دقیق بهش جواب بدم ولی شاید دلیل بهم خوردن روابطتتون دلیل های استباه در برقراری رابطس یا همین وابستگی 

این دلیلو خودتون باید پیدا کنید هرچی بیشتر ذهنتون و اروم و پاک کنین و ایگوهارو پاک کنین پیدا کردن این دلایل راحت تر میشه 

تو باید متوجه بشی چ ایگوهایی در درونت وجود داره مثلن اگه دروغگویی طرف مقابل اذیتت میکنه به این دلیل ک بنا به دلیلی این صفت در مدارزندگیتون قرار داره حالا یا خوداگاه یا ناخوداگاه جذبش کردین یا یه ایگوی پنهان یا اشکار تو وجود خودتونه 

اصولن ما قادر ب تشخیص نکته منفی دروجود دیگران نیستیم مگر اینکه در درون خودمون وجود داشته باشه پس نمود بیرونی پیدا میکنه تا متوجه زشتیش بشیم و اون ایگوی پنهان یا پیدا رو ازبین ببریم

پس اول صادقانه بشین و یه لیست از ایگوهایی که تو وجودت هست و بهشون اگاهی و بنویس و بپذیرشون به جای اینکه در برابرشون مقاومت کنی 

حالا ک پذیرفتیشون کم کم سعی کن رفعشون کنی یا ریشه یابیشون کنی مثلن تصمیم گرفتی در فلان تاریخ بخاطر فلان مسیله ایک پیش اومد دیگه درمورد فلان چیز  دروغ بگی خب اون نقطه دقیقن جایی هس ک اسیب دیدی باید برگردی اونجا و خودتو برای اون مسیله ببخشی و همینطور دیگران و بعد اون مسیله رو رها کنی یا حتی از ذهنت پاک کنی

البته همیشه ریشه یابی انقدر اسون نیس پس میتونی از تکنیک هواپونونو یا نامه به ناموداگاه یا هرتکنیک پاکسازی دیگه ای ایگوهایی که از اسیب روحی ناشی شدن و التیام بدی و رفع کنی 

کلن ادم های اطراف ما اینه ی بازتاب حقیقت وجود ما هستن اگه هر ناهنجاری یا ویژگی منفی درموردشون دیدی به جای قضاوت و برخورد با اونها به درونت برو دنبال منشاش درون خودت بگرد 

برای اینکه حس خوبی داشته باشی و ارتعاشت بالا بره بهتره شکرگزاری و انجام بدی 

پس کتاب شکرگزاری) و بخون و انجامش بده تا هم ارتعاشت بالا بره هم به پاکسازی کمکت کنه هم اینکه باعث بشه درمدار جذب خوبی ها به زندگیت قرار بگیری 

یه دفتر یا دفتزچه ک بهت حس خوبی میده انتخاب کن و هرروز صب یا شب شکرگزاری انجام بده 

میگم بنویس چون شکرگزاری تو فرهنگ ما وجود داره و به فرایند طوطی واری تبدیل شده اما وقتی بنویسی به علت تمرکزی ک ایجاد میشه بصورت واقعی تاثیر میذاره

کتاب معجزه ی شکرگزاری و بخون حتمن