دیشب دخترخالم تنهایی اومد خونمون و گفت که دونفره بریم تو اتاق منم شک کردم اخه زیاد باهم صمیمی نیستیم بعدش گفت ک باهات حرف دارم و اسم داداششو اوورد..منم که همون لحظه فهمیدم داستان چیه به طرز خیلی ضایع و مشنگانه ای زدم زیر خنده بعد این بنده خدام جدی هی میگفت عزیزم گوش کن حرفام جدیه و اینا منم هی بزور خودمو کنترل میکردم..ولی باز تا میومد میگفت داداشم بت علاقه داره و اخلاقت خیلی خوبه خوشش اومده باز من به همون طرز خندم میگرفت بعدشم میگفتم ناراحت نشی عزیزم بخدا دست خودم نیست ینی هیچی دیگه..شماهم موقع حساس خندتون میگیره؟؟؟