من سرکلاژ شکمی با لاپارسکوپی جواب گرفتم

شرح بارداریهام

 بارداری اول بدون هیچ.مشکلی یدفعه کیسه ابم پاره شد،فقط خونمون پله زیاد داشت.پزشکم جواب درستی نداد وگفت احتمالا عفونت داشتی و بیا برات یخ بذارم.رفتم پیشش و یخ گذاشتم.ولی برابارداری بعدی پزشکمو عوض کردم.بارداری بعدیمم ،پزشکم دهانه رحممو چک کرد و گفت اندازش خوبه وسرکلاژم نکرد.که متاسفانه 23هفته دیدم ترشحات خونی دارم ورفتم دکتر که تا فردا صبحش دردکشیدم و رفتم بیمارستان دهانه رحمم بازشده بود گفتن باید زایمان کنی و باز تجربه تلخ زایمان زودرس.دکترم بعدش گفت باید ازمایشای ایمنی روبدی و عکس رنگی رحم بگیری که هردوشو انجام دادم و هیچکدوم مشکل نداشتم.بعدازاون نشون چندتا دکتردیگه دادم و همه گفتن مشکلت نارسایی دهانه رحم هست باسرکلاژتو بارداری مشکلت حل میشه. بارداری سومم که تا اومدم بفهمم باردارم، توی پنج هفته سقط شدم و بازم درمونده .پزشکم نامه دادگفت برو پیش استادم که پریناتلوژیست هست اون کمکت میکنه

بارداری چهارمم رفتم پیش دکتروفایی من شیراز هستم.دکتروفایی.جزاساتید دانشگاه و.پریناتولوژیست هست.اوایل بارداریم هماتوم یاهمون لخته خون پشت جفت داشتم ،ازهمون اول شیاف سیکلوزیست شبی یکی و.ازهفته 16 امپول پرولوتون هفته ای یکی.البته هفته.13رفتم سرکلاژ مک دونالد شدم.واستراحتم خیلی بود کارتوخونه نمیکردم و...ولی مطلق نبودم.چون پزشکا اعتقادی ندارن وگفتن لازم نیست استراحت مطلق باشی.به دکترم اصرارکردم امپول بتامتازون بده که اگر زایمان زودرس داشتم ریه بچم رسیده باشه گفت لازم نیست و نداد.البته همزمان تحت نظردکتر قبلیمم بودم اون گفت امپول بتا29هفته بزن ،منم امپولو گرفتم اماده گذاشتم توخونه و حدود 28هفته و3روز بودم.که شب تو خواب دیذم زیرپام خیس شدم.حس وحشتناکی بود که قبلا هم تجربش کردم.همون شب خونه مامانم بودم ،شب صدازدم همه ریختن دورم  و امپول بتارو هم همون لحظه زدم و رسوندنم بیمارستان چندروزی با کیسه اب پاره که هیچی توش نمونده بود نگهم داشتن  و سرم بهم زدن.ودرنهایت گفتن.باید زایمان کنی چون ضربان قلب خودتو و.جنین بالاست.ومنم که یه چشمم اشک.و.یه چشمم خون بود نمیدونستم چیکارکنم.داغون بودم درنهایت زایمان انجام و دخترم بدنیا اومد با وزن 1100و تا بیست روز تو ان ای سی یو بود که ازبس همه جاشو سوراخ کردن دیگه ریه براش نموند و پرواز کرد و رفت پیش خدا..و.من باز تو.حسرت مادرشدن موندم...

بارداری اخرم قبلش رفتم.و.پیش دگترالبرزی شیراز سرکلاژشکمی کردم .دکترالبرزی ازلجاظ تخصص عالی و اخلاق بد.درهرصورت پیشش عمل کردم و بهم گفت ازماه بعد میتونی اقدام کنی  ولی من گذاشتم سه ماه بگذره که بهتربشم و یکسالی هم بشه فاصلش با بارداری قبلیم اونوفت اقدام کنم.بعداز دوماه اقدام خداروشکر جواب گرفتم.دکترالبرزی بهم گفته بوداگر شش ماه شد و باردار نشدی باید بیای پیشم.که خداروشکر کن من براحتی باردارشدم ولی بعداز بارداری تحت نظر دکتروفایی پریناتالوژیست بودم و داروهایی که بهم داد

عزیرکن 38هفته یک روز بچم بدنیا اومد طبق تاریخ که برام تعیین کردن و با پای خودم و ساکم  رفتم  بیمارستان.چرا این حرفو زدن؟مگه.فضای رحمت کافی نیست؟فقط کشکل مارسایی دهانه رحم داری؟

عزیزم من همچین چیزی باراول میشنوم حتی قبل ازعملم تو نت که سرچ میکردم نوشته بود کسایی که مشکل دارن باسرکلاژشکمی  میتونن 34هفته ببالا زایمان کنند،تازه من پسرم که بدنیا اومد وزنش3960 نزدیک 4کیلو بود و خداروشکر رحمم مشکلی نداشت و تحمل کرده بود وزنشو

البته عزیزم اگربخام دقیقشو بگم طبق تاریخ سیکل 37هفته و.پنج روز طبق سونو 38هفته یک روز.و من به دگترم که گفتم اگر.میشه چندروز دیرتر زایمان گنم گغت نه ممکنه بختطرسرکلاژت به رحمت فشاربیاد.

خاهش عزیزم،من خودم این دورانو گذروندم و مبدونم چقد سخته ادم ندونه چبکارکنه و تو.بلا تکلیفی باشه.،ولی بنظرمن یکبار امتحان کردنش براکسایی که مثل من که بهم گفتن یا میتونی یباردیگه امتحان.کنی یا رحم اجاره ارزششو داشت و روزی هزاربارخداروشاکرم و برای همه منتظرا دعامبکنم که مثل من دلشون شادبشه.فقط توکل کن بخدا و برو جلو .....

سلام عزیز سرکلاژ مک دونالد(عادی) که بودم استراحتم توخونه اشپزی و ظرف شستن انجام نمیدادم تقریبا همش خابیده بودم گاهی خونه مادر یا مادرشوهرم میرفتم دراز میکشیدم دسشویی وحمام میرفتم.ولی کار انجام نمیداذم.

تو سرکلاژشکمی استراحتم بیشتر هیچ جانمیرفتم ،همش خونه درازکش و حمام خیلی کوتاه روصندلی  و دسشویی فرنگی دراین حد...و فقط دکترو ازمایشگاه.سرکلاژشکمی من بالاپارسکوپی بود و فقط چندروز بعدعمل یکم اذیت بودم ولی دردرش از سزارین کمتربود.سرکلاژمم نگه داشتم برا بارداری بعدی .دیگه بازش نکردن

خاهش عزیزم اسم دکترتو تو نی نی سایت زیادشنیدم ولی درکل به یه دکتر بسنده نکن

من خودم اکثر دکترای شیرازو رفتم ودرنهایت دیذم اگربخام امتحان کنم دوباره ،با سرکلاژشکمی جوابدهیم بیشترهست وبرام اخرین راه بود....ولی دیگه تصمیمو گزفتم چون یا اینراه یا رحم اجاره که من راه اولو ترجیح دادم