من پرستارم و امروز داشتم آمپول یه بیمار رو آماده میکرد راجب خواص آمپول بهش توضیح میدادم
یهو وقتی اومدم شیشه امپول رو بشکنم که یه لحضه انگار اب جوش ریختن روم چشمتون روز بد نبینه.....
شیشه امپول خورد شد توی دستم و متاسفانه حس کردم موی رگ دستمو زدم ولی برای اینکه تمرکزم بهمنریزه اصلا نگاه نکردم ولییییی انقدر ک داخل دستکشم خیس بود میدونستم پره خون شده 😓😓😓
تو اینجور موقع ها اصلا به مریض استرس وارد نمیکنیم و خیلییییی درد داشتم اما ریلکس آمپولشو زدم ک اصلا نه اون استرس بگیره نه من
پاشد گفت چه خوب زدی اصلا درد نداشت گفتم اره اما خودم دستمو بریدم 😓😓😓
اونجا بود ک برای اولین بار یه نگاه به دستم کردم چون دستکش دستم بود دیدم اوخخخخخ پرهههه خون شده و داره چیکا میکنه
نشتم دونه دونه شیشه هارو از انگشتم کشیدم بیرون و دادم همکارام برام پانسمان کنن .
حتی ۳ تا بخیه میخواست اما اصلا وقتشرو نداشتم ک بخوام بدم برام بزنن برا همین عسل زدمو پانسمان کردم😓😓😓😓😓😓