من با زن داداشم خوب نیستم ولی ظاهر سازی میکنم به روی خودم نمیارم. ازش خوشم نمیاد خیلی حسوده. یک ماه پیش به دااداشم گفتم بیا بریم یه کتونی برا من بخریم، پولشم بابام داده. زنش یه هفته اوقات تلخی کرده که چرا با من اومده کتونی بخره؟
(داداشم کتونی مارک پوشه و منم از جنس و خوب و بد کتونی سر درنمیارم و انحراف انگشت پا دارم. کتونی برام حکم کالای مصرفی داره و حتما باید چیز خوب بگیرم بپوشم)
بابام میخواس برام از دوسال پیش ماشین بخره، داداشام مخالفت میکردن. بابام گفت بیا یه پراید برات بخرم، گفتم نمیخوام صبر میکنم یا ۲۰۶ بخر یا خودم دستم رفت تو جیبم؛ خودم میخرم.
الان زن داداشم بازم جنجال کرده و داداشمو پر کرده که نزاره بابام برا من ماشین بخره. (دوسال رو بخاطر اینکه راضی به پراید نبودم صبر کردم که ۲۰۶ بخرم)
پ.ن بابام به داداشام شغل و خونه و سرمایه و یه ماشین برای یکیشون هم داده. منم تنها دختر خانواده ام.
بنظرتون چیکار کنم داداشم و زنش دست از حسادت نسبت به من برداره؟
