ما خونمون بزرگه و محوته جدا داره یکی از دوستای داداشم با ی کرونایی دوست بوده و دیروز میاد خونمون بعد ک فهمیدیم توی خونه نرفتیم خلاصه دیشب از خونه مامان بزرگم پتو و اینا اوردیم شب خوابیدیم ساعت3فرمانده سپاه اومد خونمون مثل اینکه بار مواد مخدر گرفته بود داداشم رف کنار در و دمپایی پلاستیکی پاش بود ی عقرب بزرگ زرد فوری بهش زده بود ی داد کشیدیم همه دویدیم پیش در توی3دقیقه زهر رسیده بود ک کلیه و مثانش زفتن بیمارستان شبانه روزی شهرمون پادزهر زدن چون حساسیت داره ب نیش و اینا سریع با هلیکوپتر منتقلش کردن شهر دیگه ماهم حرکت کردیم ساعت6بیمارستان خصوصی بودیم.
حالش ب شدت بد بود همه دورش بودن تا ظهر صبر کردیم ب دلیل کرونا بزور مرخصی گرفتیم و اومدیم خونه الانم تازه خوابیده ولی خیلی درد داشت میلنگید چیکار کنم
خواسم بگم ب جز کرونا ب جونور هم دقت کنید