2777
2789

آدمی که خیلی بهتون ظلم کرده همیشه اذیتتون کرده تهمت زده سعی کرده جلو همه خرابتون کنه ولی شما همیشه باهاش خوب بودید با این که میدونستید چه آدمیه سعی میکردید سو تفاهمارو از بین ببرید 

اگه اون ادم مشکل زیاد داشته باشه و بدونی بخاطر عقده هاش و این که زندگی خانوادگیش و تربیتش خیلی بد بوده  ازش انتقام میگیرید ؟ چطوری باهاش رفتار میکنی ؟

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

انتقام خوب نیست اصلا بزار کارما جواب کاراشو بده.

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

من باشم ازش فرار میکنم که آسیب بیشتری بهم نرسونه

چطوری اگه مجبور باشی همیشه ببینیش

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
بستگی داره اون ادم کیه؟ الان راجع کی صحبت میکنی ؟همسرت ؟دوستت؟

نه همسرم نه دوستم ولی همیشه مجبوریم همو ببینیم

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
چطوری اگه مجبور باشی همیشه ببینیش

باهاش حرف نمیزنم،کنارش نمیشینم.کلا میپیچونمش که انگار بود و نبودش برام یکیه

I'm just a tired Mom with a part time job,please be kind and rational so i can be as nice as i usually am
انتقام خوب نیست اصلا بزار کارما جواب کاراشو بده.

والا کارما جوابشو میده ولی اون دست بردار نیست پیش خودش فکر میکنه خیلی خوبه

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
به نظرم شما اول باید به خودشناسی برسی،مگه شما مسؤول نجات ایشون هستین؟ شما مسوول دریت کردن تربیت غلطش ...

نه ولی با حرفاش داره منو خراب میکنه بهم تهمت میزنه بد میگه با بخشی که مربوط به خودمه چکار کنم 

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز