خیلی دلم گرفته خسته شدم بس که همه حرفاش کاراش روم تاثیر داره خیلی دارم با این عشق اذیت میشم به شدت ترس از دست دادنشو دارم همه زندگیم شده دلتنگی هیچکسم درکم نمیکنه حالا حالا ها هم نمیشه بش برسم بخاطر مشکلات و مخالفت های شدید به شدت به مرگ فک میکنم
اونم خیلی منو دوس داره و بهم اهمیت
میده فقط من خیلی حساسم
😔اگه با حساسیتام سردش کنم چی
گاهی میگم کاش میشد دوسش نداشت ولی نمیشه کسی مشکلات مشابه منو نداشته چکار کنم بنظرتون که بتونم کمی بیخیال شم نسبت ب این چیزا
😔😔😔اگه به عشقتون رسیدید قدر بودنشو بدونید