دوست شوهرمه.در کل خیلی ادم شوخ طبعیه و با همه شوخی داره و راحته.من عقدی ام و هنوز یه سال نشده که با دوستای شوهرم اشنا شدم.یه جمع ده نفره ایم که هفته ای یه بار دور هم جمع میشیم حالا یا خونه همدیگه میریم یا مسافرت.اون اقا چهار ساله عروسی کرده.تو جمع که هستیم جدا از اون شوخی هاش که میکنه بیشتر از بقیه با من کل کل میکنه،وسط پاستور چند بار شده ناخواسته دستش خورده به دستم که من برام سواله چرا فقط دست اون باید انقد با من برخورد کنه و بقیه اینجوری نمیشه.مثلا نممونش اینه من داشتم ورقارو برمیداشتم یکم طول کشید زد رو دستم گفت زودتر دیگه.بیست ساله با شوهرم دوسته و همسایشونه.
مثلا نشستیم داریم همه جمع حرف میزنیم تا چشمم میفته بهش چشمک میزنه(که البته دیدم این حرکتو برای شوهرمو یکی دو نفر دیگه هم انجام داد که مرد بودن البته)
هرجا من میشینم یه جوری صندلی بغل من میزاره.اخرش به بهونه تقلب تو بازی همه زنو شوهرارو تو بازی از هم جدا کرد و زن خودشو نشوند کنار شوهر من و خودش نشست مبل کنار من و وسط بازی هی بهم میگفت میوه میدی بهم،یه بارم چشمای همه بسته بود منو صدا میکرد من نشنیدم اونم میزد به بازوم.همه رو که میخواد صدا کنه میگه مثلا خانوم فلانی ولی منو با اسم کوچیک و حتی مخفف صدا میکنه.البته تو جمع من از همه کوچیک ترم و همه مرداشون کمه کم ده سال از من بزرگترن.خودم فکر میکنم چون سنم کمتره همه باهام شوخی میکنن.ولی معنیه اون چشمک رو نمیفهمم.یه بارم یه بازی جمعیه دیگه میکردیم ،طبق معمول کنار من خودشو نشوند بعد من گفتم این اقا نامحرمه اگه میشه یه محرم کنار من بشینه که بتونم بهش علامت بدم و راحت باشم یهو جلو جمع گفت خب راحت باش اصن با دستت بزن بهم اگه خواستی ببین من میزنم بعد با دستش زد به پام.نمیدونم این رفتارا تو جمعشون عادیه و قبل اینکه من وارد جمع بشم هم اینقد راحت بودن یا فقط با من اینجوریه.از طرفی هم نمیتونیم قطع رابطه کنیم چون خیلی ضایعس تو جمع یهو ما غیبمون بزنه و شوهرم نق میزنه بهم که چرا پایه نیستی.نمیدونم به شوهرم چی بگم .واقعا فکرم درگیره