2777
2789
عنوان

ای دنیا...

85 بازدید | 9 پست

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...

گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...

گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...

گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...

گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...

گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...


گاهی دلگیری ...


شاید از خودت ....

بعضی دردها مثل چایی میمونن.شاید سرد بشن ولی تلخ باقی میمونن...

چی شد عزیز  از همسرتون خبری نشد

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چی شد عزیز  از همسرتون خبری نشد

نه...خیلی برام عجیبه.ده سال بگه تو جونمی و بدون تو نمبتونم اونوقت...فقط همش خودمو کنترل میکنم که جلوی بقیه اشکام نریزه.ولی باز امان از شبا...

بعضی دردها مثل چایی میمونن.شاید سرد بشن ولی تلخ باقی میمونن...
نه...خیلی برام عجیبه.ده سال بگه تو جونمی و بدون تو نمبتونم اونوقت...فقط همش خودمو کنترل میکنم که جلو ...

الهی عزیزم براش پیام بفرست مثلاً فقط دو‌تا نقطه

ببین چکار میکنه....

تاکه منتظر  عکس العمل شما بوده جواب میده

چند روزه قهرین

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم
الهی عزیزم براش پیام بفرست مثلاً فقط دو‌تا نقطه ببین چکار میکنه.... تاکه منتظر  عکس العمل شما ...

خیلی دلم تنگ شده.اما میخوام یه چیزایی رو به خودم ثابت کنم.پدر مادرمم میگن سکوت کن فعلا.قلبم درد گرفته از غصه.انگار صد ساله دورم ازش...به حرفایی که بهم زد فکر میکنم از عصبانیت منفجر میشم ولی از اون طرف یهو یه چیزی میبینم یادش میفتم میرم یه جا تنهایی شر شر اشک میریزم

بعضی دردها مثل چایی میمونن.شاید سرد بشن ولی تلخ باقی میمونن...
خیلی دلم تنگ شده.اما میخوام یه چیزایی رو به خودم ثابت کنم.پدر مادرمم میگن سکوت کن فعلا.قلبم درد گرفت ...

عزیزم من اگه بودم به جای اذیت و عذاب دادن خودم باهاش تماس میگرفتم.... درسته سخته ولی فقط فقط برای آرامش خودم

ا

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم

آدما تو خلوت خودشون غصه ها و‌حرفا رو بزرگ میکنن چون دارن بهش فکر میکنن....

همسرتو تنها نزار چاره ای نیست  براش پیام بده و درد دل کن مضمون نامه آت این باشه که اره ده سال پیش با عشق ازدواج کردی و از روز های خوبتون بعدا دلتنگی ها .مثل اینکه داری با خدا صحبت می‌کنی ولی بفرست همسرت

اول از عشق وعلاقتون بگو بعدا حرفایی که باعث رنج آت شده.

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم

گلایه هاتو‌ بگو 

اینکه ای خدا انتظار نداشتم همسرم  روزی نسبت بهم لی تفاوت باشه

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792