2777
2789
عنوان

اصلا بلد نیستم صحبت کنم

183 بازدید | 12 پست

همیشه تو جمعا چه تو مدرسه چه مهمونی اصلا نمیدونم چی بگم یا چجوری دوست پیدا کنم همیشه یه گوشه ساکتم 

خیلی اذیتم چون حتی نمیدونم چجوری جواب حرفا رو بدم 

انقد درگیری دارم با خودم تو هر حرفم کلی سوتی میدم یا بعدا ازش پشیمون شدم

چیکار کنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

باید با خودت مبارزه کنی 

اینجوری فکر کن،دوس داری تو ی جمع بشینی ی گوشه و هیچی نگی و با کسی حرف نزنی و کسیم باهات حرف نزنه 

یا تو جمع باشی و صحبت کنی؟

چارش اینه زیاد بری تو اجتماع

مثلا سرکار رفتن خیلی خیلی تاثیر داره 

روز اول حرف نمیزنی اوکی،دفعه های بعد باهات میان حرف میزنن توام باید جوابشونو بدی دیگه

حرف زدنو یاد میگیری 

اگه بتونی با آدمای شوخ طبعم بگردی و همصحبت بشی خیلی خوبه 

ولی چارش اینه تو اجتماع باشی

چون من خودم اینجوری بودم سعی کردم با خودم مبارزه کنم

کاشت ناخن سبکِ روسی😌❤زیبا و عَسَلی مَسَلی NAIL BY MARAl💅 حافظ سوره قل هوالله احد،   سوم راهنمايي که بودم. يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيهِ یِ حیوونِ  حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟! هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد. يه دوست داشتم اسمش سميّه بود. کپِ پنگوئن بود. هميشه هم مثلِ پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ. بذار باشه.يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن. يعني به هر کي که مي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيهِ هر چي بودن اِلا آهو… يکيشون که کُپِ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم.خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر. نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد اینکه خوبه بعضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز