سلام من بابت ارامشی که الان دارم خیلی به خدا و خانوادم مدیونم
من دوسال تمام احساس میکردم همه مریضایی بدو دارم و علائمشم میگرفتم خییلییی حالات بدیه خدا واسه هیچکس نخواد
ولی چندتا چیزه که منو نجات داد که میخوام به شما هم بگم
اول از همه باید باور کنین که این حالات فقط احساسات شماست و تلقینه هیچ مشکل خواستی وجود نداره واسه باور این مورد باید راجب تلقین و اثراتش روی بدن حسابی تحقیق کنید وقتی یه چیزو بهش فکر میکنید توی ضمیر ناخوداگاهتون میشنه و مغز شبانه روز هرکاری میکنه تا بهش برسه
واسه اثبات وقتی به یه چیزی فکر میکنید خواب در اون رابطه میبینین
حتما راجب ضمیر ناخوداگاه تحقیق کنید
خواندن و رسیدن به واقعیت که فکر و روح و ضمیر ناخوداگاه چقدر میتونن روی جسم تاثیر مثبت یا منفی بذارن خیلیی کمکتون میکنه
اولین راه اینکه باور کنین مشکلتون از اعصابه این که میگن اعصاب نه اینکه روانی باشین به من ۱۰۰ تا دکتر گفت از اعصابه میگفتم چرت و پرت میگن هروقت هرچی نمیفهمن میگن اعصاب تا اینکه یه دکتر خیلیی خوب خدا خیرش بده باهام صحبت کرد گفت اعصاب منظور همون نورون های مغز که فعلیت و دستوراتو جابه جا میکنه به واسطه مواد شمیمیایی داخل مغژ و هرمونا ها و شما بیشترین حد از هرمون استرس و اضطرابو دارین تو بدن ترشح میکنین و لازمه یه مدت قرص مصرف کنید تا فعالیت و اتقافات مغزتونو کنترل کنیند بدن باید به یه ارامشی برسه تا مغز درست بتونه فرمان بده
دومین راه اینکه به خودتون زمان بدین پله پله خوب میشین اگه دچار حملات پانیک میشین اگه الان روزی سه باره توقع نداشته باشین که با چهارساعت فکر نکردن و اضطراب نداشتن میتونیین به شرایط ثابت برگردیین من الان تو این ییک سالی که خوب شدم تو سال گذشته و تا الان کلا ۳ بار پانیک (حملات عصبی که فرد دچار بیشترین حد از اضطراب میشه ضربان قلب میگیره حالت فرار کردن بهش دست میده احساس میکنه میخواد بمیره یا یه چیزی تهدید به مرگش میکنه این حالت اوجمیگیره یه تایم ۱۰ دقیقه و بعد شروع به اروم شدن میکنه احساس خستگی بعدش دست میده گردن داغ میشه گریه فراوان بعد از اروم شدن و بعدم احساس میکنه باید بخوابه)داشتم
من چون خودم خیلی اذیت شدم هرجور بتونم کمک میکنم
هر سوالی دارین بپرسین