به هرکی خوبی بکنی آخرش جاش سفت بشه میشوره ادم میزاره کنار
داداش کوچیکم وقتی مادرم فوت کرد هفت سالش بود منم سیزده سال چقدر بدبختی کشیدم بزرگش کردم وقتی میخاست زن بگیره یه دختر ترشیده فامیل که خودشو انداخت به داداشم چند سالم ازش بزرگتد بود با حمایتهای من زندگیشون سر گرفت الان با همدستی داداشم ادث پدرمونو خوردن یه فرون سهم ندادن برادر بزرگم امروز چهلمش بود حسابی جواب خوبیهای منو داد با نه تا خواهر ش ریختن تو اون همه جمعییت تو مراسم چهلم برادرم حسابی منو از عذا در اوردن تمام موهام همین جوری کنده شد ریخته بود زمین صورتم جای چنگشونه برای هیچ کی خوبی نکنید مخصوصا که تازه به دوران رسیده باشه