توی تاپیک های قبلیم گفتم چند روز پیش
ک با خاهره لاشیم سر هیچ الکی شد بحثمون رفته بود پیام داده بود ب شوهرم ک من با کی دوست بودم ادرس اون پسره ک مجردی باهاش بودم داده بود ب شوهرم و اینکه جیک و پوک منو ب شوهرم گفته بود ک ا سره نادانی من مجرد یودم با ی پسر دوست بودم حالا بماند چ بدبختی اومد سرم بخاطر اون موضوع
سعی میکنم زود زود تایپ کنم
😮😮
آره من یادمه.. چیشد حالا
بزن زیرش
حالا این عوضی لاشی ک مثلا خاهره من شمارشو دیگه از اون شب گذاشتپ لیست سیاه بهشم پیام دادم فقط ی کرام نوشتم پای شرف مرتضی علی دیگه برام تمام شدی دیگه تمام یاحق
دیگه گذاشتمش لیست سیاه الان رفتم توی پیام های لیست سیام همینطوری فقط ی سر زدم دیدیم هزارتا پیام ناجور فرستاده
وای پناه برخدا
خب چیشدی گلم یادم بودتاپیکتو
عکس پیامارو بزار
بقران خواهرت بیماری روانی داره
حالا پیام های ناجورش بماند بدرک ک خزارتا بهم گفته
نمیدانم رفته از کجا با شوهره لاشیش شماره صاحب کاره شوه ه منو پیدا کردن
شوهره من کارگرده بنده خداب پیغمبر الانم خانه نیست سر کاره بیچاره
این عوضی لاشی خاهرم رفته زنگ زده ب صاحب کاره شوهره من تمام زندگی منو گفته اصلا صاحب کاره شوهره منو اصلا ن دیده ن میشناسه
وای خواهرت چه جوری دلش آمده😑😑😑
چرا خب اینکارو کرد ؟شوهرت چ واکنشی نشون داد؟ خب مال گذشتی نباید براش مهم باشه
سره چی دعواتون شده ک خاهرت اینطور اتیش گرفته
ابروی شوهرم پیش صاحب کارش رفته شوهرم خ حساسه رو ابروش اصلا خبر نداره خاهرم زنگ زده ب صاحب کارش
صاحب کارش روش نشده فکر کنم بهش بگه
اصلا ب حدی داغونم الان زدم هرچی جلو دستمه خورد کردم این نصفه شبی ب پیغمبر زنگ زدم خانه پدرم گفتم برین جلوی اون جن....ده رو بگیرن
مادرم گفتم بی محلش کن اون چون بی محلش کردی هی زور بهش داره فردا باباتو میفرستم در خانه خراب ماندش
ب این میگن خواهر اخه😐
