2777
2789

دیروز ما تو خونمون بنایی داشتیم خونمون بهم ریخته بود خواهرم اومد با شوهرش کمک 

من سرما خورده بودم حال نداشتم رفتم یه ذره استراحت کنم تا خوب شم

خواهرم هی اینور اونور میرفت بهم تیکه مینداخت پیش شوهرش باهام بد حرف می‌زد ازم کوچیکتر هست،تا میومدم چیزی بگم خودشو مامانم میگفتن جلو شوهرش باهاش اینجوری  حرف نزن درصورتی که خودش اذیتم می‌کرد مامانم گفت نگو قهر میکنه میره 

اونم گفت فقط همیشه منو شوهرم میایم اینجا کمکه مامان اینا تو شوهرت اصلا نیستین تازه من عقد هستم

بعد مامان از پشت اون دراومدو گفت تو اصلا برو بخواب پیش شوهرش منم خیلی ناراحت شدم برای اولین بار زنگ زدم به شوهرم بیاد دنبالم واسه قهر که مامانم بفهمه فقط خواهرم نیست که میتونه قهر کنه بره

خیلی گریه کردم شوهرم اومد رفتیم خونه مادرش خودم شوک بودم برای این کارم ولی بخدا خیلی روم فشار بود یه شب اونجا بودم همش بغض داشتم از خودم از همه از مامانم از خواهرم منتظر بودم زنگ بزنن مامانم یا بابام ولی نزدن احساس بی کسی داشتم شوهرم رفت سرکار چند بار زنگ زد گفت بهت زنگ نزدن منم گفتم نه بعد صبح امروز مجبور شدم الکی بگم زدن که منو بیاره

خیلی ناراحتم هیچکس براش ناراحتی من مهم نبود

مامانم امروز خیلی باهم دعوا کرد و گفت شوهرت همینا و سرکوفت میزنه تو زندگی بهت میگه همین مامان بابات تورو از خونه انداختن بیرون من نجاتت دادم اصلا یه حرفایی بهم زدن که دلم خیلی شکسته خیییلیییی 

نکنه این حرفارو شوهرم بعدا بهم بگه تو زندگی 

پس ناراحتی من این وسط مهم نیست

توروخدا بیاین بهم بگین چرا مامانم یکم کوتاه نمیاد من کارم یعنی خیلی زشت بوده؟ 

خب تو نباید میزاشتی نامزدت بفهمه می تونستی بهش بگی که دوست داری دو روز بری خونه اونا و تنوع بشه برات... در کل رفتنت از خونه اشتباه بود بهتر بود به خواهرت بگی بی منت کمک کن... نه اینکه یه کاری کردی هی بکوبی توی سر ما.. در ضمن ادم نباید خودش رو با کوچیک کردن بقیه بزرگ کنه... باید چیزی توی خودت باشه تا با اون پیش همه عزیز بشی نه اینکه بخواد تو رو کوچیک کنه تا بگه که مثلا اون بهتره

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یعنی شوهرم بعدا این موضوع رو سرکوفت میکنه؟ 

خب اینکه به دروغ گفتی بهت زنگ زدن خوبه اما بهتر بود که موضوع رو نمیگفتی اصلا... بعید می دونم بخواد بهت سطرکوفت بزنه چون خانپادت که بیرونت نکرده بزودن خودت رفتی بعدشم الکی گفتی که بهت زنگ زدن که برگردی... اما از حالا به بعد نامزدت خیلی به رفتار خانوادت با تو و اون حساس میشه و ممکنه هر رفتاری رو از سمت والدینت برداشت اشتباه و تندی کنی و بگه که دارن به شما بی احترامی می کنن

خب اینکه به دروغ گفتی بهت زنگ زدن خوبه اما بهتر بود که موضوع رو نمیگفتی اصلا... بعید می دونم بخواد ب ...

عزیزم اگه بدونی چقدر داری دلمو آروم میکنی راهنماییم میکنی بخدا دارم گریه میکنم از خدا خواستم یکی بیاد درست بهم بگه چه کار باید بکنم

عزیزم اگه بدونی چقدر داری دلمو آروم میکنی راهنماییم میکنی بخدا دارم گریه میکنم از خدا خواستم یکی بیا ...

خواهش می کنم عزیزم... اما حالا برای اینکه همسرت بعدها روی رفتار خانوادت حساس نشه بعد که صحبتش شد بهش بگو اون روز خیلی سردرد داشتی و شدیدا نیاز به خواب داشتی اینا هم که هی باهات شوخی می کردن و سر به سرت میزاشتن حالت رو بهتر نمی کرد که هیچ بدتر عصبیت می کرد. یا الکی بگو مثلا هورمون هام بهم ریخته بود یا یه چیز دیگه.  بعد هم که رفتی خونه نامزدت مادرت زنگ زده گفته خیلی بی جنبه ای... داشتیم باهات شوخی می کردیم‌‌. 

گریه کردن نداره که... چیز مهمی نیست... انقدر توی زندگی متاهلی روزهای خوب و بد داری که این موضوع توش ...

حالا با این حس که فکر میکنم واسه مامان بابام مهم نبودم که بهم زنگ نزدن چه کار کنم این داره دیوونم میکنه

احساس شما کاملا اشتباهه... چون اگه شما برای خانوادت مهم نبودی قطعا مادرت بهت نمی گفت کاری نکن که فردا شوهرت بهت سرکوفت بزنه... خب این یعنی دوست داره.. اگه تو براش مهم نبودی میگفت به درک بزار پیش اونم ضایع بشه یا پیش شوهرت هم همش تو رو تحقیر می کرد. 

دلیل همراهی مادرت با خواهرت این بود که فقط نخواست خواهرت پیش شوهرش کوچیک بشه.. چون اگه مادرت به اون جواب میداد اونم قهر می کرد و میرفت و ممکن بود فردا روز شوهر اونم بهش اجازه نده بیاد خونه شما و فقط مادرت بود که زجر می کشید چون دیگه دخترش خونه اش نمی اومد... پس رفتار مادر شما بی محبتی و بی مهری به شما نبوده فقط یه سیاست مادرانه بوده همین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792