خواب آینده

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/09

تعداد پست: 16277

بجها چن تا دعا هس تو گوگل بزنی خواب آینده رو میبینی من خوندم و خوابیدم و در مورد نیتم خواب دیدم ولی نمیدونم ع آینده باشه یا ن؟! بنظرتون هس؟

بگین دعاتون کنم هرموقع خواستین♡.توی تاپیک هایی ک میخوان واسشون دعا کنید من رو تگ کنید. شما هم اگه دوست داشتید دعام کنید♥️♥️

1399/03/10

01:21

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

بانو_رخساره

عضویت: 1399/01/29

تعداد پست: 3965

چه دعایی خوندی

تایپک معجزات علمی قرآن !. در کجای این جهانیم فتبارک الله احسن الخالقین سی دقیقه بعد از مرگ !Dna و شگفتی های بدن انسان !چند آیه به فارسی روان ..! .... علم یا توّهم ...!... داستان.... پنج سوالی که کفر می دانستیم فلسفه و خدا ......در صورت تعلیقی میتونید تایپک هارو از امضا بخونید ..

1399/03/10

01:22

0 نفر لایک کرده اند ...

esmile

عضویت: 1398/05/30

تعداد پست: 1041

چه دعایی

اللهم عجل لولیک الفرج 💚

1399/03/10

01:23

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان نفیسه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16115

چه دعایی میشه بگی

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/03/10

01:23

0 نفر لایک کرده اند ...