الان دو باره میرم خونه مادر شوهرم موهامو باز میزارم..البته موهام بلند و لخت و مشکیه و فوق العاده..قبلا هم اینکارو میکردن..بعد زایمان یکم ریزش گرفته..ولی باور کنید این دوبار اصلا یادم فت گلسرم رو بردارم انقدر گیر وسایل جمع کردن برای بچمم..سری پیش موم مثل اینکه ریخته بوده رو تختیکی از اتاق خوابا که عروس خواهرشوهرم بهسون میگه چقدر موهاش جذابه..اونام میگن وا چیه موهاش ریخته رو تخت و اینسری که جاریمم بود..من فقط یکی دوبار رفتم تو اشپزخونه حس میکنم موهام ریخته بوده چون خواهر شوهر کوچیکم بهم گفت برو بده موهاتو دخترم ببافه چیه وله..خسته نمیشی منم از همه بی خب گفتم نه عاشق باز بودن موهامم. الان یهو دوزاریم افتاد.دیدم یهو جاریمم اومد تو اتاق که موهای اونم ببافه ..اینم بگم خواهر شوهر بزرگم خونش افتضاح کثیفه یعنی یه سانت خاک رو میزاس و تو ویلای شمالش اصلا نمیتونستم به دستگیره بخچال دست بزنم انقد کثیف بود یخچال و خواهر شوهر کوچیکمم بخدا یه بار تو خونش راه میرفتم لای انگشتای پام پر مو بود..خونه مادر شوهرمم بچم میره لا ی مبلا بازیا پاهاشو میشورم افتضاح سیاه و کثیفه..اینارو نگفتم که بار اشتباه خودمو کم کنم میگم که یعنی خودشون خیلی تمیز نیستن..الان که فهمیدم دلم یه جوری شده..به نظرتون به خواهر شوهرم بگم؟معذرت خواهی کنم؟حس اینکه جلو جاریم بگن اه موش ریخته اعصابمو خرد میکنه...🤨😭
منم موهام بلنده و پرپشته اما حتی تو اشپزخونه خونه خودمم باز نمیذارمش،مو تو غذا برای اکثریت چندش آوره،حالا هرچیم اون مو زیبا و خوش حالت باشه فرقی تو اصل قضیه نداره..