من تو زندگیم اونقدر سختی دیدم ک حدو حساب نداره
پدرم ی پولدار معتاد ک فک میکرد چون پول داره ازاده هرکاری ک میحاد بکنه
مادرمم اصلا محبت نداش و البته حقم داش ب خاطر زندگیش
زندگیمون سراسررر بوی تلخی میداد
مادرم سرطان گرف
برادرم تا مرز جنون رفت
عشقم ترکم کرد تنها چیزی ک داشتم
میتونم بگم تو زندگیم روز بدون دعوا و تلخی نداشتم واقعا نداشتم
ولی این روزا ک ب خودش نزدیک شدم حس میکنم همه چی قشنگه