سلام تو تاپيكاي قبلم گفتم ك قهر اومدم خونه بابام يعني شوهرم گف برو با مامانت خونشون و ازت خستم منم سه روزه اومدم خونه بابام،شوهرم بعد از ٦ماه زندگي فهميدم مشكلاتي داره مثل فوبيا كمالگرا اختلال شخصيت وابسته ،نداشتن قدرت نه گفتن نداشتن اعتماد ب نفس و دنبال تاييد ديگران ك خودتون ميدونيد اين هنه مشكل تو زندگي مشترك ايجاد ميكنه وابستگي رواني شذيد ب خونوادش داره و با اخم اونا بهم ميريزه و حرفاشون سنده خلاصه خانوادش پدرررررمو دراورده با دخالتاشون تيكه هاشون قيافه گرفتناشون حسادتشون و ياد دادناشون فرداي روزي ك اومد دنبالم خانوادم گفتن برو خونه خونوادت بمون هر وقت رفتار خانوادت درست شد و از هم سير شديد بيا دنبالش اونم الان اونجاس شما بگيد من بااين زندگي چيكار كنمممممممممم
برو مشکلاتت به مشاور بگو
ببرش پیش روانپزشک درمان شه
چرا پیش مشاور نمیرین؟
نخوندم متنت ولی اگ دلت گرفته برو بیرون😁
منم الان تو حیاط نشستم موهامم باز یه باد خنکی میاد هی موهام میاد تو صورتم مثه فیلم خارجیااا😍😍😂
اول روانشناس درمان همسر اگر نشد طلاق
زن مطلقه بدبخترین انسان چون سواستفاده های جنسی به بهای فریب برای ازدواج ،توهمات خانواده شکها که خیلی خوش شانس باش بشه زن یه پیرمردیازن مرده یامردزن طلاق برابززگ کردن بچه ها آشپزی پخت وپزوبهره کشی جنسی که اونم اونقدر دخترترشیده هست دیگه کسی سراغ مطلقه دست دوم نمیره میره باکره میگیره
عزیزم...من تجربه عقد درحد نامزدی داشتم که جداشدم ..و درواقع نامزدم شبیه این ضعف ها رو داشت..خیلی راحت اجازه ی دخالت خانواده ش رو درزندگیش میداد وحتی غلط از وابستگی شدید حرف اونهاروقبول داشت....زندگی با چنین مردی خیلی سخته..چون عزت نفس شون پایینه و تا این حد وابستگی نسبت به خانواده ش و اجازه دخالت دادن هاش زندگی رو به کام شما تلخ میکنه..توصیه میکنم حتما با هم مشاور و روانشناس برید به هرحال باید با ازیک جایی این رویه ی اخلاقی اش رو تغییر بده ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
