2777
2789
عنوان

مامانم گفت نرم خونشون😭😭

1402 بازدید | 57 پست

چند روز پیش طلاق گرفتم. خونه رو باید تا آخر هفته آینده خالی کنم. میخواستم برم خونه بابام. ولی امروز مامانم گفت نیا اینجا. گفت من نمیتونم بچتو نگه دارم.بچه ها پول دارم خونه رهن کنم ولی بچه رو نمیدونم کجا بزارم😭😭 روزایی که سر کارم چیکار باید بکنم؟ آخه این پدر و مادر من چطور موجوداتی هستن؟ 😭😭 ازشون متنفرم. دلم نمیخواد چشمم بهشون بیفته

ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت

طفلی بچم. دلش خوش بود میخواد بره پیش این عوضیا😭🤣

ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چندسالشه بچت??اخه این حرف ومامانا قبل طلاق میزنن ک دختراشون بترسن طلاق نگیرن ن اینکه الان

مادرشدن یعنی قلبت بیرون ازسینت بتپه یعنی بخشی ازوجودت  جداازخودت زندگی کنه 

اتفاقا عزیزم زیاد ناراحت نباش شاید صلاحت دراینه و زودتر مستقل میشی ازحالا تنظیم کن مهدکودک بهترین جاس برابچه انشاالله این مشکلم زودتر رفع میشه موفق باشی توکه تااین مرحله تونستی پیش بری یعنی ادم قوی بودی مظمین باش بعدازاینم موفقی

بگو مجبورم بیام 

با جیغ و داد بیرونم کرد. گفت برو از ایران. نمیخوان من جلوی چشمشون باشم. مجردیم هم همینجوری بودن. واسه همین هول هولکی ازدواج کردم که از خونشون بیام بیرون

ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت
نگو اینطور  داری به مامان وبابات میگی یه روزی هم دخترت به خودت میگه

بچم پسره. تو بودی چی میگفتی به این پدر و مادر؟ الان بهشون نیاز دارم و اینجورین

ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت
برو به زور که بیرونت نمیکنه

دقیقا امشب به زور بیرونم کردن

ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کتاب 📚

یسناسادات | 4 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز