از اون جایی که با خواهر شوهرم بحثم شده بود پیرو تاپیک قبلیم. و قهر بود .اون دوتا خواهرشوهرمم برای سرخاک اومده بودن اخر هفته .جمعه دور هم جمع بودن و صبح.شوهرم رفت اونور (اخه خونه هامون بهم چسبیده و از حیاط راه داره خونه مامانش)دخترمو غذاش دادمو زنگ زم مامانم .که اونم گفت تنها نشستی که چی پاشو شوهرت اونوره توام برو .منم کارامو کردمو رفتم .دیدم اون خ شوهره قهره نگامم نکرد و کوچیکه هم سنگین بود فقط اون دوتا بزرگترا تحویلم گرفتن و نشستم با بچه .شوهرمم اخماش توهم بود منو که که با وجودی که صب ازم رابطه خواسته بودو منم چون شرایطشو درک میکنم نه نگفتم که ماه رمضونهو فلان.فقط خیلی تو دلم نارراحت شدم که چرا به من گفت نه طرف تو رو تو دعوا میگیرم نه طرف خواهرمو جلو اونا چرا خوشحال نشد من رفتم .البته منم به یه ورمم نبود میخواستم با حضورم خ شوهره بفهمه من از سلیته بازیاش هراسی ندارم به شوهرمم بفهمونم که مثل موش قایم نشدم (دوسال قبل حرفمون شد با خواهراش چون من نمیرفتم بیرون و باهاشون حرف بزنم این حرف و بهم زد)
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!