سلام ديشب باشوهرم بحثم شد البته خيلي بحث داريم كه همشم اذيتاي خونوادشع وگرنه باهم مشكلي نداريم مامانمو ورداشت اورد خونه و بهم گفت بلند شو برو با مامانت خيلي بهم برخورد نتونسم بمونم تا لحظه اخر وسايلامم برام اورد و جلومم نگرف منم تازه عروسم و دارم سكته ميكنم بار اولمه يعني چي ميخاد بشه؟ديشب تا حالا نخابيدم به حرفاتون احتياج دارم تورخدا دارم سكته ميكنم دعام كنيد يعني مياد دمبالم؟چقد طول ميكشه ميترسم نياد و ابروم بره،مامانمم گف حق نداري بري تا وقتي كه خودش بياد
بستگی داره سر چی دعواتون شده
شوهرت چجور آدمیه
و خیلی چیزای دیگه
انشاالله که بیاد دنبالت گلم
به حرف مامانت گوش کن اگه الان پاشی بری پرو میشه هر دیقه بیرونت میکنه پیش خودش میگه این که اول اخرش خودش میاد بذار حرصش بدم اذیتش کنم بیرونش کنم
ادم بدي نيس قبل از اينكه مامانم بياد گف خسته شدم برو منم گفتم يكلام يباره ديگ تو چشمم نگا كن و بگو كه برم؟اونم گف نه نميخاد بري اما جلو مامانم عصبي شد و هي بلند بلند ميگف برو برو خسته شدم ازت ديگ نميتونم و بريدمو از اين حرفا منم اومدم وسايلمو جمع كردم تو اتاق با مامانم اونم بقيه وسايلارو از پذيرايي مياورد ميداد دستم كه ببرم
همسر منم اوایل ازدواج از این اخلاق ها زیاد داشت. تا دعوامون میشد میگفت زنگ میزنم مامانت بیاد بهتو ببره و اون بنده خداها رو میکشوند خونه ما... بعد یه مدت بهش گفتم این چه کاریه که میکنی؟ مگه پدر و مادر من توی خوشی های ما هستن که تا دعوامون میشه پای اونا رو میکشی وسط. وقتی بهشون زنگ میزنی بیاد اینجا در واقع داری میگی آهاااای ایهاالناس من نمیتونم زندگیمو اداره کنم... نمی تونم مشکلاتم رو حل کنم شما بیاید حلش کنید و این کارت یه جور توهین به خودته. در ثانی اگه اونا رو صدا می کنی که مثلا منو بترسونی من از هیچ کس نمی ترسم.. اگه فک می کنی حرفم و نظرم اشتباهه با حرف قانعم کن نه با این مسخره بازی ها..
ببین اول ک آرامش خودد رو حفظ کن الان بیخود خودت رو بهم بریزی اون ک نمیفهمع پس آروم باش
باید دید مورد بحث چی بوده ک ب این راحتی بیرونت کرده
اگر حق با اونه ک تو برو جلو
اما اگر حق با توعه صبرکن تا بیاد معذرت خواهی
این اتفاقا برا همه پیش اومده نگران نباش
در ضمن الان اخلاقای بد هم رو بفهمید بهتر ۱۰ سال دیگس بو یا بچه
دو بار همين شد طاقت نياوردم و چند ساعت بعد خودم برگشتم اما اين دفه فرق ميكنه خودش گف منم الكي بهونه مياوردم كه خودت برو ناراضي من نميرم بعد خنديد با يه حالت ريشخند كه تو كه زندگيتو دوسداري كاراي اشتباهتو بزار كنار بمنم برخورد يجورايي حس كردم خيالش راحته از موندنم مامانمم بهش برخورد ويه چك ميخاس بزنه در گرشمو گف كه نميخادت وسايلتو جمع كن بريم
بعد اینکه وقتی بحثمون میشد میگفت برو بیرون... می گفتم اینجا خونه منه.. اگه تو مشکل داری می تونی تو بری. هیبچ وقت از خونه بیرون نمیرفتم.. تو نباید با مادرت میرفتی میگفتی اینجا خونمه اگه تحمل بودن منو نداری زنگ بزنم مامانت بیاد تو رو ببره
مشكل و تقصير جفتمونيم و سر چيزاي بيخود و بي جهت،انگار بحث بحث مياره اونجوري شد داشت از من قول ميگرف ك اشتباه نكنم ديگ مثلا ب حالت قهر از خونه نرم بيرون يا صدام بالا نره و از اين چيزا منم ديدم مامانم حالش خوب نيس گفتم برو مامانمو بيار بدا حرف ميزنيم بعد گف نه بايد مامانت باشه منم ناراحت شدم از اينكه چيكار ب مامانم داري كشونديش اوردي تمومشم نميكني گفتم ببر مامانمو بعد گف اصلا خودتم پاشو با مادرت ببرم
یه چیز دیگه اینکه مردا خیلی مغرورن تا یکی دیگه رو ببینن اینطوری حرف میزنن یعنی که مثلا من مرررردم و قدرت دارم و حرف حرف منه اما وقتی با زنشون تنهاان جور دیگه ان... شوهر تو هم مرد خوبیه فقط بی تجربه ست.. همین. الانم تو نرو. مطمین باش خودش میااد دنبالت... اما رفتی و اشتی کردی بهش بگو از این به بعد به کسی زنگ نزن و خودت زندگیتو درست کن.. مشکل داریبم باشه با هم حلش می کنیم. همه زن و شوهرا اینطوری ان... باید اختلاف نظر رو خودمون حل کنیژم چه معنی داره بقیه بفهمن. فقط خودتو کوچیک می کنی با این کار
کار خودت اشتباهتره عزیزم تازه اول راهی خیلی مونده تا یاد بگیری بگی گور بابای بقیه بخاطر هیچ کسی زندگیت و تلخ نکنی اگه شوهرت مرد بدی نیست سخت نگیر و سر زندگیت برگرد هیچ کس بدون مشکل نیست دخالتای خانواده شوهر معمولاهست مهم شوهرت که بتونه زندگی رو اداره کنه وبچرخونه اگه میدونی انقدر مرد هست که کاری به حرفاودخالتای بقیه نداشته باشه زندگیت و خراب نکن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
