2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اتفاقا بهانه ی مامانمم اینه..میگه وقتی شوهرت هست به من نیازی نیست..خب من که نگفتم بیادکارکنه..نه بیا ...

شما کاملا حق داری، رفتارهای تبعیض آمیز پدر و مادر واقعا اشتباه و ناراحت کننده ست. ولی با این تفاسیر بهتره دیگه توقعتو از مادرت کمتر کنی تا کمتر ناراحت بشی. اصلا فرض کن همسایه ست. به اون چشم بهش نگاه کن تا دیگه انتظاری ازش نداشته باشی. چون مادرت نمی تونه و نمی خواد که انتظاراتت رو برآورده کنه و اینجوری فقط خودت بیشتر و بیشتر ناراحت میشی و آسیب می بینی.

وزن فعلی:۵۸کیلو، وزن هدف: ۵۰ کیلو شروع: ۹۹/۲/۲۲~~~ وزن :۵۷کیلو ۹۹/۳/۲۲
من اومدم که شایدکسی مابین حرفام حدس بزنه که چرامامانم اینجوریه؟من چکارکنم باهم خوب شه..میترسم فردارو ...

نه عزیزم نترس همون قدر که پدرمادر گردن بچه حق دارن بچه هم گردن پدر مادر حق داره ظاهر امر شما حق فرزندی رو داری ادامیکنی،ولی مادرت ....هر چیزی هم باشه ایشون باید به شما بگه دلیل این رفتارش رو شما که علم غیب نداری

تا ابد این جمله را انشا کنید *پای این طوماررا امضاکنید* هرکجا ماندید درکل امور*روبه سوی حضرت زهرا کنید              
شما کاملا حق داری، رفتارهای تبعیض آمیز پدر و مادر واقعا اشتباه و ناراحت کننده ست. ولی با این تفاسیر ...

من انتظاری ندارم فقط میخوام بهم زنگ بزنه خونم بیادبرم خونش بغلم کنه ازم توقع درحدوسعم داشته باشه ..

شما کاملا حق داری، رفتارهای تبعیض آمیز پدر و مادر واقعا اشتباه و ناراحت کننده ست. ولی با این تفاسیر ...

من گه فکرکنم دیونه شدم اخه میرم باآینه دردودل میکنم .خواهرم خودش رومیگیره روم..مامانم پیشم نمیاد منم وتنهایی رفیقم.آینه سنگ صبورم...

عزیزم در مقابل مادرت تعادل رو رعایت کن؛و سعی کن به دفتارش فکر نکنی کمتر برو و بیا وقتی میری زود برگرد...تا ذهنت خراب نشه،شما خودت الان مادری و باید سعی کنی لشتباهات نادرت رو تکرار نکنی...بچه هاتو غرق محبت خودت کن و سعی کن خانواده بانشاط و شادی رو داشته باشی به دور از تمااااام افکار منفی

همه درحال تربیت دیگرانیم؛دشمن درحال تربیت فرزندان ما

من گه فکرکنم دیونه شدم اخه میرم باآینه دردودل میکنم .خواهرم خودش رومیگیره روم..مامانم پیشم نمیاد منم ...

شاید خواهرت این وسط دوبه هم زنی میکنه....شاید یه چیزی حرفی به مامانت میگه که نسبت به تو بد شده و فقط به اون توجه میکنه

تو تنها نیستی عزیزم منم عین تو وقتی زایمان کردم مادرم نیومد حتی ی زنگم نزد ولی وقتی خواهرم زایمان کرد کنی ازش نگهداری کرد تاچهل روز نذاشت دست ب سیاه سفید بزنه منم دیگه نرفتم خونشون الان دخترم یکسالشه نرفتم و نمیرم😔

شاید خواهرت این وسط دوبه هم زنی میکنه....شاید یه چیزی حرفی به مامانت میگه که نسبت به تو بد شده و فقط ...

من باخواهرم خیلی دوستم تاحالادلشونشکوندم..مثل مادرم براش.فکرنکنم دوبهم زنی کنه..آخه دلیلی نداره...همه جوره بهش توجه دارم...هرجورکه فکرش روکنی

تو تنها نیستی عزیزم منم عین تو وقتی زایمان کردم مادرم نیومد حتی ی زنگم نزد ولی وقتی خواهرم زایمان کر ...

چجورطاقت آوردی..چجوراین یکسال گذشت؟خیلی سخت بودبرات گلم..میدونم .ازخدامیخوام صبر وطاقت بهت بده...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792