2777
2789
عنوان

هر روز ی ساعت مشخص یکی درمونو میزنه اما کسی نیس

| مشاهده متن کامل بحث + 595 بازدید | 48 پست

احتمالا من هستم😂

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ما با این سن شبا میریم درخونه مردم میزنیم در میریم البته از بچگی این شغل رو داریم😂😂

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️
ای مردم آزار😁

😁😁😁🙋

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

تازه عروسی کرده بودم، تلویزیون هم نداشتم خانه مون ساکت ساکت بود، همسرم عصرها هم سرکار بود، یه نفر هرروز سر ساعت خاص دم غروب زنگ میزد، اوایل میرفتم باز میکردم بعدها دیگه فقط از وحشت میلرزید، هیچ کس نبود، تا اینکه یه روز شوهرم سر کوچه کشیک داد، ماجرا رمز گشایی شد، اگه گفتید چی بود

ای پرچمت ما را کفن، وطن!🇵🇸❤️🇮🇷

ما هم یکی زنگ بابامو میزد بابام رفت پشت در نشست و مچشو گرفت پسر همسایه بی شعورمون بود😳😳😳😳

همسایه ها نیستن مامانم پرسیده

دردم آمد سوختم...!اما نگفتم که بمان...من تو را با زور نه، با دل فقط میخواستم...!💔
تازه عروسی کرده بودم، تلویزیون هم نداشتم خانه مون ساکت ساکت بود، همسرم عصرها هم سرکار بود، یه نفر هر ...

اگ گفتیییی

دردم آمد سوختم...!اما نگفتم که بمان...من تو را با زور نه، با دل فقط میخواستم...!💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز