خانومابیاین ازسوتی های کلاس ها و امتحان رانندگیتون براگواهینامه بگین،بخندیم،حوصلم سررفت

من اگه یجا تو زندگیم سوتی ندادم همون دوران و جاها بوده

وقتی برا بار سوم رفتم با اعتماد بنفس کامل با ماشین راه رفتم بعد پارک دوبل کردم هی میدیدم ماشین یه حالیه هن هن میکنه ولی نمیفهمیدم چشه، وقتی پارک کردم با یه غروری ب سرهنگ گفتم قبولم؟ گف ن ترمز دستیا چرا ازز اول نخابوندی ماشین داغون شد🥴و این بارن اینجور رد شدم

عروسمون میرفت تعلیم بد خیلی استرس داشت منم همراهش بودم یهو چندتا مرد داشتن اونور تخته نرد بازی میکردن مربی رو به ما گف شما تخته نرد بلدین یهو عروسمون با نگرانی زباد و ایترس گف نه بخدا بلد نیستم تو امتحان ایینامه مگ میاد😂😂😂😂😂😂منو مربی پاچیدیم از خنده هنوز ک هنوزه برادرم مسخرش میکنه

😂😂😂چقد بد

من روز امتحان اصلیم یه سرهنگه اومد نشست پیشم خیلیم میرغضب تشریف داشت منم هول شده بودم بجای اینکه برم پشت رل بشینم اومدم صندلی شاگرد نشستم .

بعد سرمو از شیشه اوردم بیرون گفتم بشینید دیگه//ینی هرکی اونجا بود در و دیوارا رو با دندون کند  

من سه بار امتحان دادم . قبول نشدم . بعدش دخترا و خانما گفتن اون افسره باهات لج کرده بود میتونست راحت قبولیتو بده . تو گفتی ان شالله قبول میشم . اونم لج کرد بهد رفتنت گفت ببینیم چطور قبول میشه ....!!!

سه بار ردم کرد .

منم که اشکم دراومد آ . اخه خیلیا رو با پارتی قبولی داده بود حتی دختر خالمو . 

یه افسر دیگه اومد گفت چرا استرس داری . گفتم ماجرا اینه . گفت بیا یه پارک برو.  رفتم قبولیمو نوشت .

اما ابروم رفت اخه . چون که گریم گرفته بود :( 

واسه اولین بار رفتم امتحان بدم من هی داشتم گاز میدادم به افسر گفتم عه چرا نمیره 😑 نگو ترمز دستیو نخوابوندم از استرس 😁🤦🏻‍♀️ دیگه ماشین خاموش شد همونجا خیلی محترمانه منو انداخت پایین 😂 ولی بار دوم حواسمو جمع کردم افسره هی آفرین میگفت 😎🤣دیگه قبول شدم 

هفته پیش امتحان داشتم،یادم رفته بود ترمز دستیو بخوابونم،به افسره گفتم ماشینتون خرابه پس چرا حرکت نمیکنه🤕🤕🤕

من همسرم مربی رانندگیم بود.البته اونموقع همسرم نبود هنوز.اونجا عاشقم شد😍😍خودشو داغون کردتا من قبول شدم،بلد بودم ولی استرس داشتم.بعدشم شیرینی گواهینامه و شیرینی عروسب باهم یکی شد😁

ولی همون سری اول قبول شدم