2777
2789
عنوان

💔بابای غریبم...

317 بازدید | 1 پست

رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت امام علی علیه السلام فرمودند: یاعلی تو حجت خدا هستی و تو باب تقرب به خدا هستی و تو راه به سوی خدایی.و تو آن خبرعظیم هستی و تو صراط مستقیم حقی و تو مثَل اعلای الهی هستی.یاعلی تو امام مسلمین و امیر مؤمنین و بهترین وصیین و اشرف صدیقین هستی.یاعلی تو فاروق اعظم(جداکننده حق از باطل) و صدیق اکبری. یا علی تو جانشین من بر امتم،اداکننده دیون من و انجام دهنده وعده های منی. یاعلی تو پس از من مظلوم واقع خواهی شد و مورد ستم قرار خواهی گرفت. یاعلی پس از من از تو کناره جویند و تو پس از من خانه نشین گردی. خدا را گواه میگیرم و هرکس که حضور دارد از امت من...که حزب تو حزب من است و حزب من حزب خدا. و حزب دشمنان تو حزب شیطان است. بعد از من جز کافر کسی از تو روی برنمیگرداند. تو نور خداوند در میان بندگان و حجت خدا در بلادش هستی. تو شمشیر خداوند بر دشمنانش و وارث علوم انبیایی.

❤❤❤

روزی مردی نزد امیر المؤمنین رفته و عرض کرد: به شما امیرالمؤمنین گویند. چه کسی تو را برآنان امیر کرده است؟ ایشان فرمودند: خدای جل و جلاله

مرد نزد پیامبر آمده و گفت یا رسول خدا علی راست می گوید که خدا او را بر خلق امیر کرده است؟ پیامبر خشمگین شده و فرمودند: به راستی علی به ولایت از خدای عزوجل بر خلق امیر است. از بالای عرش خود، آن را منعقد نموده و ملائکه را گواه گرفته که علی علیه السلام، خلیفة الله و حجت الله و امام مسلمانان است. طاعتش واجب و قرین طاعت خدا و نافرمانی از او قرین نافرمانی خداست. هرکه او را نشناسد مرا نشناخته و هرکه او را بشناسد مرا شناخته است. هرکه منکر امامت اوست منکر نبوت من و هرکه امیری او را انکار کند رسالت مرا انکار کرده است. و هر که فضایل او را رد کند از فضایل من کاسته و هر که با او نبرد کند بامن نبرد کرده است. و هرکه او را دشنام دهد مرا دشنام داده زیرا او از من است. از گِل من خلق شده و او شوهر فاطمه دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسین. سپس فرمودند:

من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نُه فرزند حسین، حجتهای خدا بر خلق اوییم. دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.


اما...

حضرت علی علیه السلام شب قبل از ضربت خوردن به فرزندشان امام حسن علیه السلام فرمودند: وقت رفتنم فرا رسیده. خواب رسول الله را دیدم و به ایشان عرض کردم یا رسول خدا، امتت بر من ظلمها نموده و آزارها رسانده اند. رسول خدا فرمود: ایشان را نفرین کن. و من عرض کردم خدا مرا از آنان بگیرد و بدتر به آنها بدهد و آنها را از من بگیرد و بهتر ببخشد.

رسول خدا فرمود: یا علی...پرودگارت دعایت را اجابت نمود. سه شب دیگر نزد ما خواهی آمد...


💔شهادت مظلومانه آقای غریبمان، روح و جان رسول خدا، حضرت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام تسلیت باد💔

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

دوستان گلم برای همتون صلوات میفرستم❤

در پناه حق❤

یاعلی❤

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز