2777
2789
عنوان

تا حالا شده ناخودآگاه دلتون بشکنه و آهتون کسی رو بگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 15341 بازدید | 213 پست
سال دوم دانشگاه هم اتاقیام میخوساتن برن برای سال جدید اتاق انتخاب کنن . خودشون بهم گفتن فاطی تو هم میخوای با ما باشی؟ گفتم باشه مشکلی نیست.. اقا گذشت ..منم روی حرفشون حساب کرده بودم..دیدم یه روز دارن کارت دانشجویی و ملی هاشون و جمع میکنن و در مورد اتاق حرف میزنن و هیش ک به من هیچی نمیگه..فهمیدم چند نفری به توافق رسیدن که هماتاقی بشن و منو دور زدن.. من خیلی ناراحت شدم و دلم شکست ... فرداش کارت دانشجویی و کارت ملی های هر 5 تاشون با هم گم شد.. گریه کنان اومدن عذرخواهی کردن.. منم بخشیدمشون ..
ما از تو به غیر تو نداریم تمنا.....حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سرگل فکر کنم تنها راهت اینه که از خدا بخواهی کینتو از دلشون بیرون کنه و به دلشون بندازه که ببخشنت
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
یادمه منم دانشجو بود با دوستم تو محوطه گرم حرف زدن شدیم سر یه کلاسی دیر رسیدیم استادمون اینقدر بهم حرف زد که خدا میدونه آبرومو جلپسر و دخترای کلاس برد از خجالت آب شدم بعدم گفت رام نمیده برو مشکل خودته چند وقت بابام گفت استاد فلانی رو میشناسی گفتم اره گفت اومده آموزشگاهه ما التماس میکنه بهش کلاس بدیم به مشکل مالی برخورده به بابام گفتم برو بهش بگودخترم فلاتیه مشکله مالیشم مشکله خودشه خخخخخ
من خودم هم دل بعضیا رو شکستم و فکر میکنم تاوانشو هم دادم چون سختیاییی تو زندگی کشیدم که سنگ رو هم خورد میکردن
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
یه خانم تو محل کارم هست که نژاد پرسته و از خارجی ها خوشش نمیاد.خیلی اذیتم میکنه به عناوین مختلف.و خیلی از نظر کاری بهم ضربه زده متاسفانه به خاطر موقعیت کاریم و ارتباط اون با رییس نمیتونم کاری بکنم خیلی رفتارای نژاد پرستانش و اینکه میگه از ایرانیا متنفره دلم را شکسته و از صمیم قلبم برا اولین بار تو زندگیم در حق کسی نفرین نکرده بودم ولی در حق این زن نفرین کردم نمیدونم چرا آهم نمیگیره .خدا شاهده چقدر بی دلیل و بی انصافانه فقط به خاطر ملیتم و مذهبم از دست این زن کشیدم امیدوارم که به درد بی درمان دچار بشه و آهم اونو بگیره .
ریحانا درک میکنم مثل یکی از همکلاسیای دانشگاه من که فقط از روی حسادت با من دشمن بود و هر بدی از دستش میومد در حقم کوتاهی نکرد منم هنوز نتونستم ببخشمش و نفرینمم در حقش پس نگرفتم دیگه خبر ندارم تاوان کارشو داده یا نه
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
من سال 88 کسی در حق من نامردی کرد منو نابودم کرد.... من نفرینش کردم و حتی بهش اس دادم و گفتم بهش. پارسال بعد از کلی گشتن پیدام کرد و حلالیت خواست گفت دوسال بعد اون جریان هم شغلشو از دست داده هم به عالم و آدم بدهکار و فراریه هم با خانواده ش مشکل پیدا کرده و ارتباطی نداره. یه برادرشم تصادف کرد و مدتها تو کما بوده. ازم خواست ببخشمش. منم بخشیدم حالا نمیخوام بگم چون من آه کشیدم تمام این مشکلات براش پیش اومد ولی خوب بی تاثیرم نیس. چون اون ادمی که من میشناختم هییییچوقت فکرشو نمیکردم که تو این وضعیت ببینمش
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=765091 اولین باری که جلوی شوهرتون... :))
زمانی که سر دخترم باردار شدم وقتی خانواده شوهرم فهمیدن مادر شوهرم گفت باردار نیستی احتمالا کیستی چیزی داری منم شک افتادم دوباره تست زدم و به خواهر شوهرم گفتم دو بار تست زدم چه جوری ممکنه حامله نباشم همش میخواست بگه من نازام دو ماهگی رفتم سونو دکتره ناشی بود گفت حاملگی پوچه باید کورتاژ بشی وقتی مادر شوهرم فهمید با خوشحالی گفت دیدی گفتم حامله نیستی اصلا بدنت یه مشکلی داره نمیتونی بچه دار بشی ،،،،، بعد ده روز دوباره رفتم سونو یه جای دیگه بهم گفتن جنین سالمه قلبش هم میزنه خدا رو شکر الان یه دختر 5 ساله و یه پسر 2 ساله دارم ولی متاسفانه جاریم که چهار سال بعد من ازدواج کرد الان پنج ساله دارن دوا درمون میکنن برا بچه ولی قسمتشون نشده تا حالا بچه دار شن ولی مادر شوهرم جرات نداره یکی از اون حرفهایی رو که به من زد به اون بگه
الا بذکر الله تطمئن القلوب
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792