2777
2789
عنوان

تا حالا شده ناخودآگاه دلتون بشکنه و آهتون کسی رو بگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 15341 بازدید | 213 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم اعتقاد به جرفت اعتقاد دارم گلاب جون یه وقتایی وقتی به یه چیزایی نرسیدم میگم بهترینش تو راه بوده ولی اگه سر اون حرفا خیلی دلم شکست از طرفم نمیگذرم و امیدوارم خدا خودش جوابمو بده
همسرم..........تو یادگار روزهایی هستی که نه فراموش میشوند نه تکرار
منم اعتقاد به جرفت اعتقاد دارم گلاب جون یه وقتایی وقتی به یه چیزایی نرسیدم میگم بهترینش تو راه بوده ولی اگه سر اون حرفا خیلی دلم شکست از طرفم نمیگذرم و امیدوارم خدا خودش جوابمو بده
همسرم..........تو یادگار روزهایی هستی که نه فراموش میشوند نه تکرار
یه بارم بایکی قصد ازدواج داشتیم خدایی خیلی از ما پایینتر بودن ولی پسره هی کلاس الکی میذاشتو..... خلاصه نشد کلی دلمو شکست نفرینش کردم یا نتونه ازدواج کنه یا یه زن بدجنس گیرش بیاد بعد5سال مامانشو خونه مامانم اومده بود جلسه یه چشش اشک یه چشش خون یه بساط عروسی طرف جور نمیشه
همسرم..........تو یادگار روزهایی هستی که نه فراموش میشوند نه تکرار
خاله کوچیک شوهرم از روزی که ما عقد کردیم با ما تو قیافه بود بعدش هم همیشه به من بی محلی میکرد شب عروسیمون هم خیلی به مامانم اخم و تخم کرد و بی احترامی کرد از اونطرف با جاریم دائم بد منو میگفتن و عمدا واسه ناراحت کردن من همدیگه رو بغل میگرفتن و قربون صدقه میرفتن دلم شکست و از خدا خواستم همین بلاها به سرش بیاد به شوهرم ه گفتم که خالتو نفرین کردم حالا دخترش که با یکی از پسرهای فامیل ازدواج کرده بود پسره ولش کرده و میگه نمیخوامش چند روز پیش از فامیلا رسیدم حال خاله چطوره گفتن یه چشمش اشکه یکیش خون .داره دق میکنه
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
یکی از اعضای خانوادم هم تو مجردیم و تو دوران عقدم خییییییییییییییلی اذیتم کرد و من که اونروزا دلشکسته بودم نفرینش کردم و متاسفانه بدجوری اثر کرد البته بعد پشیمون شدم و الان هم پشیمونم و همش دعاش میکنم که مشکلاتش حل بشه اما هنوز دعام مستجاب نشده
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
من وخواهرشوهرم به فاصله 2 ماه بعد از هم عقد کردیم وقتی شب همه با هم خونه مادر شوهرم میخوابیدیم مادرشوهرم سریع رخت خواب دختر ودامادش رو تو اتاق پهن میکرد ومن وشوهرم مجبور بودیم توپذیرایی بخوابیم .تو یک سال عقد یه بار هم به ما اجازه نداد تو اتاق بخوابیم اونقدر از دستش ناراحت بودم که هیچوقت یادم نمیره.الان چند سالیه که خواهر شوهرم میگه شوهرش اصلا طرفش نمیره وهیچ میلی بهش نداره وخیلی از این بابت ناراحته.
آن روز که سقف خانه ها چوبی بود! گفتاروعمل درهمه جا خوبی بود! امروز بنای خانه ها سنگ شده! دلها همه با بنا هماهنگ شده!
منم جاریم خیلی اذیتم کرد گاهی از ناراحتی شبا قلبم تیر می کشید میگفتم الان سکته میکنم خیلی بهم بدی کرد یه روز گفتم خدایا ه،ینجور که اشکمو در اورد اشکشو در بیار خدا من و ببخشه اگه مشکلی که الان بچش داره از سره نفرین منه... نمیخواستم اینقدر واسش بد باشه...حداقل نه واسه بچش کاری نکنیم که کسی نفرینمونه کنه...
امممممممممما متاسفانه هنوز نفرینم در حق جاری و مادرشوهرم که منو نابود کردن به اون شکلی که من دلم میخواد مستجاب نشده
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل بدهی.اینکه بدانی حتی یک نفر با بودن تو راحت تر نفس میکشد یعنی موفق شده ای
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792