بعد یاد طلاهام افتادم جلو اینه بود گفتم حتما پیجوندنش با ابجیم سریع با ماشین رفتیم طلاهامو بیارم تو راه عکس فرستاد دیدم اون دوستایی ک فکر کردم دخترن پسر بودن من اشتباه میکردم یکم حالم بهتر شد
رسیدم طلاهامو برداشتم اومدم بیرون با ابجیم اومدیم خونه مامانم الان اس دهده فوشو کشیده بهم حرومزاده عوضی به فکر طلاهاتی
میرم همه چیو به نام مامانم میکنم بعدم قرص میخورم تمام
منم گفتم هر کاری میخوای بکن