من 2ساله اومدم خونه شوهر .6ماه بعد اومدن من خواهر کوچکتر از من ازدواج کرد و بعد یه مدت کوتاهی اون یکی خواهرمم مزدوج شد/موقع خرید جهاز من :من دست رو هرچی می ذاشتم که بخرم /مامان بابام میگفتن تو که خونه نداری /اینا رو واسه چی می خوای؟ تو اجاره نشینی/لوازم اشپز خونه که ده در میون یه چی برام خریدن /بالاخره یه جوری منو فرستادن خونه شوهر اما شهریور امسال عروسی جفت خواهرام بود /سرتونو درد نیارم هرچه دلشون خواسته بود خریده بودن /حتی بابام کامیونشو فروخت برای این 2 جهاز خرید / حالا من موندم این اعصاب خرد کنی ها
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
مونی جون حرف شما متین .اما پس برابری /مساوات /چی؟؟اگه این اسمش لطف پس باید لطفم برابر باشه
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
عسلی عزیز من خودم همیشه این حس رو دارم مثلا بابام بهم ماشین ظرفشویی و این چیزا نداد مامانم گفت فقط لوازم ضروری ...ولی الان میبینم من خودم واقعا نیاز دارم به ماشین ظ یا خیلی چیزایی که نگرفتم واسه همین خودم میرم سر کار نمیگم افتخار چون با این پولی که تا الان در اورده بودم میتونستم هر بار واسه خودم طلا بگیرم تا شاهد ناز و عشوه یه عده نباشم که باباشون از ریزترین وسایل تا درشتترینشون رو گرفتن ولی راضیم ...چون دلم نمیاد بهشون تندی کنم بالاخره این وسایل میتونه بدست بیاد حالا با سختی کشیدن من ولی مهم اینه پدرمادرم هنوز کنارم هستند و این رو هدیه میدونم از طرف خدا ... یادت باشه خدا همیشه لقمه اماده رو توی دهانت نمیزاره یه خورده باید تلاش و سختی کنارش باشه
سلام عزیزان با فروش انواع کتابهای درسی،کمک درسی،کودک، تخصصی و...با ۲۰ درصد تخفیف در خدمتتون هستم.لطفا هر درخواستی که دارید توی تاپیکم اعلام کنید در مورد کتابهای درسی سال و رشته تون رو بفرمایید.✨🌱
شاید درست میگی ،موقعیتی که توش قرار گرفتی دردناکه برای آدم ....
اما "همــــــــــــــــــــه زندگی این نیست."
میدونی این شوهر خوبی که خدا بهت داده ،اونو ولو میلیارد ها پول داشته باشی ،نمی توانی پیدا کنی؟!!!
پس خدارا شکر کن خدا بزرگترین سرمایه زندگی مشترکت را بهت داده ! واین شکر کردن ،درهای نور وگشایش رو برات باز میکنه ! ولی این افکار شاید درست هم باشه تاحدودی اما سیاهی داره ! وزندگی آدم رو تار وتاریک میکنه
الهی که خدا هر روز بیشتر از روز قبل براتون نور ودلخوشی بفرسته
همیشه هم شکر گذار خدا ومادر وپدرت باش ! (این حرف وخواسته خدا از ما آدماست )
گاهی اسی جون به حرفت میرسم که حرف خونوادم جلوی شوهرم نگم /اما مجبورم چون اگه به اونم نگم دق میکنم
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
حتما نمیتونستن بیان پیشت. من الان داداشم تو مشهده و این روزا از لحاظ روحی تو شرایط خوبی نیست ولی نه من و نه مامانم نمیتونیم بریم پیشش چون شرایط اجازه نمیده.
چند ساله ازدواج کردین؟ نی نی دارین؟ با نظراسی موافقم هر بار واست یه چیزی بگیرن تا کدورتا از بین بره مثلا جلوی مامانت بگو چی دوست داری
سلام عزیزان با فروش انواع کتابهای درسی،کمک درسی،کودک، تخصصی و...با ۲۰ درصد تخفیف در خدمتتون هستم.لطفا هر درخواستی که دارید توی تاپیکم اعلام کنید در مورد کتابهای درسی سال و رشته تون رو بفرمایید.✨🌱
میدونم چی میگی.ما خانوما ذاتمون اینطوریه که باید با یکی حرف بزنیم تا خالی شیم. ولی در هر حال بدون که ممکنه بعد ها برای خودت خوب نباشه. وقتی از دست یکیشون ناراحتی تماس بگیر و با احترام بهشون بگو.شاید اون موقع دیگه تو دلت جمع نشه تا مجبور شی با همسرت در موردش حرف بزنی
سرندی پیتی جون عاشق شوهرمم /بهم گفته حق نداری این حرفارو جلوشون بگی / از این بابت که شوهرم خوبه تا عمر دارم شکر گذار خداوندم /
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
من هم ناراحتم از اینکه بابام فرق میزاره ...میگم ما که ناخواسته نیومدیم به علاقه پدرو مادرمون به دنیا اومدیم حداقل فرق نزارن تا خونواده همیشه مستحکم بمونه اما کو گوش شنوا ! مامانم منو بیشتر از خواهرام دوست داره هر بار که چیزی واسم میده تقسیم میکنم بین همه خواهرام میگم مامان داده.... باعث میشه مامانم هم دیگه فرق نزاره ...اما داداشام میگیرن و کیفش رو میکنند گاهی اوقات اشتباهات پدر و مادرها خیلی بزرگه اما اینو بزار به پای اینکه سنشون رفته بالا
سلام عزیزان با فروش انواع کتابهای درسی،کمک درسی،کودک، تخصصی و...با ۲۰ درصد تخفیف در خدمتتون هستم.لطفا هر درخواستی که دارید توی تاپیکم اعلام کنید در مورد کتابهای درسی سال و رشته تون رو بفرمایید.✨🌱
این ناراحتی ها در وهله اول به خودت لطمه میزنه نذار ناراحتی لحظه های قشنگ زندگیتو خراب کنه هر وقت این فکرا به ذهنت اومد سعی کن به چیزایی فکر کنی که آرومت کنه. مثلا این که خوشبختی اصلا به پول و این جور چیزا نیست... خدا بزرگترین لطف رو به تو کرده که همسر خوبی داری و کنار هم خوشبختین...این مسائل ارزش اینو ندارن که تو بابتشون غصه بخوری عزیزم
بهشون گفتم دیگه چیزی ازتون نمی خوام / هرچی خواستم امسال نشد سال بعد نشد 10 سال دیگه میخرم
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
دوستای خوبم همونطور که گفتم این حرفارو به کسی نگفتم بجز دوستم(شوهرم) خواستم نظر شما را بدونم دقیقا به حرف شوهرم رسیم که گفت:****عزیزم هر چی خواستی خودم برات میگیرم /این چیزا فقط با عث عذاب خودت میشه پس بهش فکر نکن*** حالا اکثریت شمام این نظرو دادین که بذارم این مسئله از ذهنم پاک شه. ازتون ممنونم راهنمایی کردین
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............
اسی جون حرفات مایع ارامش ممنون عزیزم /تو زندگی باشوهرم اینارو دارم ((تو یه شهر غریب/اجاره نشین /یه حقوق بخورو نمیر/شبکاری هفته به هفته شوهرم /تنهایی/اما زندگیمو دوستدارم چون شوهرمو دوست دارم فقط از خدا میخوام بهمون یه فرشته بده تا تمام مشکلات زندگی یادمون بره خدایا پدر مادرمو دوست دارم حافظشون باش نذار به حرمتا شون بی حرمتی کنم خدایا /امین
گاه دلتنگ میشوم,دلتنگ تر از همه دلتنگی ها,گوشه ای می نشینم وحسرت هارو میشمارم,باختن ها وصدای شکستن را,نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم وکدام خواهش رانشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.............