من و همسرم با عشق باهم ازدواج کردیم و کلا عشقمون زبانزد بود به دختر خوشگل هم خدا بهمون داد و خوشبختی مون تکمیل شد شاید خیلی ها حسرتمونو می خوردن الانتو سن بالا برای بچه دوم اقدام کردم که دوقلو از آب دراومد خیلی ناراحتم حس میکنم همه آزادی و عشق و تفریحاتمونو ازدست میدیم .همش فکر میکنم وقتی اونا۲۰ سالشان بشه من ۵۵ سالمه به اونا هم ظلم میشه.
دکلمه ای از زبان خدا : منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم. تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیز من... خدایی خوب میدانم! طلب کن خالق خود را، بجو ما را... تو خواهی یافت. که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو. مگر کسی هم با خدایش قهر میگردد؟ هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تو را از درگهم راندم؟ که می ترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور، آن نامهربان معبود. این منم پروردگار مهربانت، خالقت. به نجوایی صدایم کن... بدان آغوش من باز است. قسم بر روز هنگامی که عالم را بگیرد نور، قسم بر اختران روشن اما دور : * رهایت من نخواهم کرد *✌🙏 اللهم صل علی محمد و آل محمد. ( من ivf کردم، اگه سوالی در موردش داشتین بپرسین کمک تون کنم )