ما هم قديم يه همچين ديوونه اى داشتيم. حسابى تو نوجوونى رفته بود رو مخم. خداروشكر خيلى وقت ديگه نميبينمش.
از بس حسادت ميكرد به وضع ماليمون، هرچى ميديد دستم، قيمت ميكرد و ميگفت در خونه ى ما(يه جاى افتضاح) نصف اينه.
منم از بس اسكل بودم، پيش مامانم غر ميزدم كه چرا نميتونم جوابشو بدم😆