ازتو عید باهم قهریم چون دخترکوچکش ک۱۵سالشه ب منوشوهرم بی احترامی کردالبته باراولش نبود تاوقتی دخترم کوچک بود هی میزدش ب جاریم میگفتم میگفت اره این همینطوریه اخلاقش بده،الان دخترم۴سالشه،خلاصه توعیدک بی احترامی کرد شوهرم رفت دعواش کنه دختربزرگه جاریم ک ۱۹سالشه خودشوانداخته وسط اونم ب شوهرم بی اخترامی کرده،جاریمم پشت دختراش دراومده البته من اون لحظه اونحانبودم خواهرشوهرم تعریف کرد برام،بقیش تو پست بعدی زیاد میشع
آخی عزیزم، تو یه ساختمون خیلی سخته اصلا بهشون فکر نکن اذیت میشی یه مدت کاری کن نبینیشون
من اصلا نمیبینمشون ولی دخترم میره پایین نمیتونم بگم نرو چون میگه میرمخونه مادرجان پسراونمم میادبالا بعدیهو باهم میرن خونه جاریم اونا دخترمو راه نمیدن اینم باگریه میاد بالا روزی صدمرتبه اعصابمو بهم میریزن
چرا میزاری بچت باهاش بازی کنه؟البته طبیعیه تو یه ساختمون هستین و پیش میاد ولی یکم سیاست به خرج بده و اگر میتونی بیشتر وقتت به بچت اختصاص بده کلی بازیا و نقاشیای دونفره هست الانم که کرونا هست خطرناکه ولی اگه امکانش هست هفته ای یبار دوبار خونه ی خواهرت یا مادرت برو بچرو تشویق کن که اگرتوخونه بمونی و به حرفای من گوش بدی میبرمت مثلا خونه خالت یا باهم بازی میکنیم بچرو کامل سمت خودت بکش تواینترنت خیلی بازیا و چیزای جالب هست داخل خونه میتونی با بچت بکنی توکه نمیخوای مثل اون جاریت دعوا بندازی یا بی احترامی کنی فقط میخوای اختیار رفت و امد بچت بگیری دستت یا وقتی میخواد بره باهاشون بازی کنه از رفتارای بدشون که باهاش کردن بگو و بگو به دخترت که میخوای مامان ناراحت کنی اگه بخوای بازم بری پیششون من خیلی ناراحت میشم چون دخترت سنش کمه راحت میتونی بااینچیزا یا این حرفا گولش بزنی سعی کن همیشه تلویزیونتون روشن باشه یکمم صداش زیاد کن که اگه زنگ واحدتونو زدن توبگی نشنیدم در باز نکنی اگه ازالان نتونی اینکارا رو بکنی فردا که بچت میره اونجا اگه دوتا حرف خصوصی خودتو شوهرت بزنی میره اونجامیگه
چرا میزاری بچت باهاش بازی کنه؟البته طبیعیه تو یه ساختمون هستین و پیش میاد ولی یکم سیاست به خرج بده و ...
واااای عزیزم بخدا همه اینکارارو میکنم ولی یهو صدای پسرعموشو میفهمه وسط بازی یا پویا نگاه کردن پامیشه میره پایین من ط بالایممادرشوعرم وسط وقتی پسرش میاد بالا خونه مادرشوهرم صداش قشنگ توخونه ماست
شما هم دیگه بچه شو راه نده بزار گریه کنه بفهمن چقدر بده کارشون
خب منم روزای اول راه نمیدادم بعد هی مادرشوهرمو پدرشوهرم میگن تو گذشت کن تو بزرگی کن بزرگی ب سن نیست توکوچکتری ولی بزرگی کن راهش بده بچه رو مثل اونا نباش وای بخدا موندمچکارکنم