سلام من دوتا جاری دارم ک یکیش ازمن ۱۵ سالی بزرگه ولی یکیش شیش سال ازم کوچیکه من خودم ۲۲سالمه جاری کوچیکع خیلی اذیتم میکنه و دایما از خودش حرف درمیاره و از زبون من به نادر شوهرم اینا میگه و تمام تلاشش رو میکنه ک منو خراب کنه منم از اول از رفتاراش خوشم نیومد به خاطر اون اصلا باهاش گرم نگرفتم ازوقتی ام فهمیدم پشتم بد میگه کلا ازش متنفر شدم و اصلا باهاش حرف نمیزنم وحتی زورم میاد سلام بدم بهش
اینکه باهاش حرف نمیزنی و نفرتت رو تو ظاهرت نشون میدی از بی سیاستیته سعی کن سیاست داشته باشی با مادرشوهرت خوب باش احترام نگه دار مهربون باش حتی با کسی که متنفری دیگه چیکار داری که اون پشت سرت چی میگه اگه بخوان حرف های دروغ اونو باور کنن دیگه از بی عقلیشونه
به هر چی میپرستید بیخیال اسم کاربری من بشید هنوز که هنوزه خودمم نمیدونم برای چی این اسمو گذاشتم نه خودم سیگار میکشم نه سیگار دوست دارم نه شوهرم سیگار میکشه😫😫😫😫😫ممنون میشم لایک نکنید❤
خودش چادزیه من مانتویی اولا ک تازه امده بود به پوشش من ایراد میگرفت ولی الان خودش یه پیراهن کوتاه بلیز میپوشه و یه چادر نازک سر میکنه هی جلویه چادرو جلو شوهرم و برادر شوهر کوچیکم بازو بسته میکنه خودشم چاقه کلا همع جاش دیده میشه