منم متنفرم از اینکار از کسی پس میگیرم سر موعدش بهش میدم
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
اون در صورتیه که کتابش خیلی خوب باشه کتاب های خیلی خوبت رو به هیچکس نده
این مطلب اصلا تبلیغ چیزی یا کسی نیست تنها داستانی کوتاه از زندگی منه .من 31 سال عمرمه تقریبا روز خوش ندیدم یعنی دیدم اما همیشه از خودم متنفر بودم بقیه رو خوب می دیدم خودم رو داغون می دیدم همیشه همه از من بالاتر بودن همیشه افسردگی کامل داشتم هزاران هزار کتاب هم خوندم اما تاثیر نداشت روان پزشک رفتم اونم چند بار کمکی نکرد باهاشون صحبت می کردم می فهمیدم من خوبم تا اونا همشون مشکل دارن و وانمود می کنن ندارن . زندگی من شده بود روز و شب یه بار خیلی سنگین از فشار و درد رو همراه خودم کشیدن تا با روش آلفا آشنا شدم اوایل خیلی خوب بود اما یه مدت زیاد که انجام دادم احساس کردم پرت شدم بیرون .چون طولانی بود بقیه ش در لینک موجود در صحفه خصوصی منه
🧿سرانجام به حکمت اتفاقات زندگی پی میبرید پس فعلاً به سردرگمی ها بخند از میان اشک ها لبخند بزن و همواره به خودت یادآوری کن پشت هر حادثه قطعا دلیلی نهفته است 🧿
کلا حس میکنم سو استفاده میکنن مخصوصا یکی از دوستام مگه قیمت یه کتاب چقده که نمیخره! تا ...
اتفاقا این خیلی خوبه اگه یه نامردی خیلی بدتر درحقت می کرد و اینطوری مشناختیش بیشتر ضربه می خوردی آدم باید طرف مقابل خودش رو بشناسه اندازه شعورش تحویلش بگیره
این مطلب اصلا تبلیغ چیزی یا کسی نیست تنها داستانی کوتاه از زندگی منه .من 31 سال عمرمه تقریبا روز خوش ندیدم یعنی دیدم اما همیشه از خودم متنفر بودم بقیه رو خوب می دیدم خودم رو داغون می دیدم همیشه همه از من بالاتر بودن همیشه افسردگی کامل داشتم هزاران هزار کتاب هم خوندم اما تاثیر نداشت روان پزشک رفتم اونم چند بار کمکی نکرد باهاشون صحبت می کردم می فهمیدم من خوبم تا اونا همشون مشکل دارن و وانمود می کنن ندارن . زندگی من شده بود روز و شب یه بار خیلی سنگین از فشار و درد رو همراه خودم کشیدن تا با روش آلفا آشنا شدم اوایل خیلی خوب بود اما یه مدت زیاد که انجام دادم احساس کردم پرت شدم بیرون .چون طولانی بود بقیه ش در لینک موجود در صحفه خصوصی منه