حالم خوب نیست بچه ها..... تازه اومدم تو سایت....
خالم سرطان داره و تقریبا داره روزای آخر زندگیشو طی میکنه...
حالم خوب نیست از مرداد98 ندیدمش ..... خیلی باهاش خاطره دارم ....اما تصویری ک الان ازش دیدم خاطره های خوب و تبدیل میکنه ب بدترینا..
نمیتونم جلو هیچکس اشک بریزم تقریبا دارم دیوونه میشم....
همه رو دلداری میدم اما ب خودم ک میرسم ب حرفای خودممم شک میکنم..
همش از خودم میپرسم واقعا امیدی ب زنده بودنش هست؟
خسته شدم خالم و تو این وضع دیدم؟ هیچکی از دورووریام منو درک نمیکنن فقط احساس ترحمم میکنن... بدم میاد از ترحم....
حالم خوب نیست فقط همین.....
یاحق