دختر پرخاشگر و عصبی و بددهنی بودم و هستم و هر کاری که برایه خانوادم کردم منت هم میزاشتم کلی هم بی احترامی میکردم ۵۰ روزه پدرم فوت کرده و دارم روانی میشم که چرا قدر ندونستم و بچه خوب نبودم دوست دارم بمیرم ولی ۲تا بچه کوچیک دارم دلم میخواد برم پیش بابام که تنها نباشه اینجا که بود قدر ندونستم البته چند وقت بود که داشتم خوب رفتار میکردم شایدم میخواستم تازه قدرشو بدونم ولی خدا ازمون گرفتش فکر کنم به خاطر اینکه قدرشو ندونستیم خدا بردش که جاش راحت بشه و آرامی که با ما نداشت و بهش بده به نظرتون چی کار کنم ازم دلشکسته نباشه چون ۲هفته اصرار میکرد بریم پیشش شهرستان ولی من نرفتم و زمانی رفتیم که دیر بود
چند وقته تو فکرمه جایی برم احضار روح لنجام بدن که بابامو ببینم بهش حرفهامو بزنم اما میترسم از عواقبش یا اینکه بابام بیشتر اذیت بشه
دوست دارم بهش بگم خیلی دوستش داشتم و دارم و دارم دغ میکنم ولی زبونم بد بوده همیشه