بچه ها اگه هستید لایکم کنید ک بدونم و بنویسم براتون
لایک
سال ۹۵ بود که من از طریق یه ادم مجازی وارد چ.ت روم شدم اونموقع ۱۵ سالم بود و خام بودم تازه بلوغم داشت مشخص میشد و خیلی حساس بودم
از قبلشم رمان خیلی میخوندم و دلم عشق میخواست
اونجا یه بخش گپ داره که تموم کاربرا باهم حرف میزنن
من با ی پسری صمیمی شدم که از نظرم خیلی مهربون بود ازون اهل انقلابای ناب بود و ی دختریم دوست داشت
اون پسره یه روز گفت یه فردی به کاربری علی اشوب همش میگه با این دختره چت نکن و تو رو همش مثال میزنه
منم یه روز با توپ پر رفتم پیوی علی و گفتم شما با من چیکار داری و اون فقط میخندید به حرفام و گفت والا من کاری به تو نداشتم و این پسره جلب توجه میکنه
این شد که بساط شوخی منو علی باز شد و اون پسر مذهبیه هم ک بلاک شد
علی با خیلی از دخترا صمیمی بود و منم دوست داشتم تک و خاص باشم
اگه میخونید لایک کنید ک بفهمم
اخرای سال ۹۵ منو علی خیلی صمیمی شدیم و من بهش گیر میدادم با فلانی چقدر گرم میگیری چرا انقدر دختر تو لیست دوستات هست
علی اخرین بار گفت مگه تو عشقمی انقدر میپرسی
گفتم من عشقت نیستم ولی عاشقتم
یه رابطه پوچ و بی اساس شروع شد
فکر کنم باید تعطیلش کنم
یه نفر
بگو دیگه خب
باش
بگو
توی عید باهم کلی حرف میزدیم و یادمه اولین باری که تلفنی حرف زدیم من کلی خجالت میکشیدم اخه اولین بار بود پشت تلفن با یه پسر حرف میزدم
بهش میگفتم بابابزرگ اخه صداش از سنش انگار بیشتر بود ..الان بازم الکی الکی دلم براش تنگ شده
عشقا لایک😍
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
