خسته شدم انگار خدا هیچ نگاهی بهمون نمیکنه ۳ سال عروسی کردم بجای پیشرفت پسرفت میکنیم مگ نمیگن خدا ب ادم خوبا میدع کو پ ناشکری نمیکنما بازم خداروشکر.من ۳سال بامادرشوهرم تویه خونه کوچولو زندگی میکنیم ۳ سال تحمل ب امید اینک پول دستمون میاد خونرو میکنیم تا ولی بلعکس شوهرم کل سرمایش خرج شد رف این خونه ک توشیم ۵۰قرض بایدبدیم شوهرم کارشم از دست داد خرج خونه هم زیاد مادرشوهرم زیاد اهل جمع کردن نیس شوهرمم خیلی ولخرج بود الان یکم درسش کردم حالا از اون طرف جاریم برادرشوهرم تواین ۲سال ک هیج نداشتن فقط یه خونه کوچولو بود بعد عروسی من کلی طلا خرید ماشین مدل درامد بالا لباس های شیک انچنانی حالا میخان خونه بزرگتر بخرم حسود نیستمااا ولی الان بدجور حسادت افتاد ب جونم دارم اتیش میگیرم😭ولی من ۳۰ تومن دلم نمیاد یه تیشرت خونگی بخرم مانتو تابستونی ندارم☹اویل من ازش سر بودم ولی الان بکل تعقیر کرده بخودش رسیده عمل دندون و...خیلییییم سر شد ازم
حسودی بده نکن افرین فقط خودت آسیب میبینی و داغون میشی🙄
خب چطور پول بدست اوردن کارشوهر چیه کار شوهر تو چیه
خب عزیزم مزد زحمتشونه. شما هم تلاش کنید شغل تو خونه انجام بدین کمک خرج باشید و کم‌کم خونه بخرید کاراتون با خریدن خونه رو روال میوفته. همه که مثل هم نیستن
بببین منبع در آمدشون از کجاس عزیزم
حسادت نیست حست ، حسرته
جاریته هوو نیست ول کن این حسادتای پیر کننده را
خب هم توکارکن هم شوهرت مطمعن باش پیشرفت میکنید ب خیلی چیزامیرسید
چون شما اونجا زندگی میکنین وگرایه نمیدین خرجش هم باشماس
توهم کم کم یه کارخونگی شروع کن امید داشته باش حرص خوردنت عادیه .الهی خدا بتو هم بهترشو میده
خودش ناراحته بنده خدا😕
چرا میپرید بهش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
