خونه مامانم بودم بعد تو حیاط بودن کار داشتم .مستاجرشون اومد بالا.منم پسرم سه ماهشه.هواستم قطره بدم گفت با قاشق میدی گفتم اره میترسم بپره تو گلوش.گفت من با قطره چکان میدم.گفتم خب بیا بده منم اتفاقا یادم رفته قاشق مخصوصش بیارم نصفش داد خورد تو نصف بقیه پرید تو گلوش و......
بچه ام رنگش سیاه شد نفسش رفت اونقد زدیم به کمرش هر دوتامون هول و شوک شدیم نمیدونم خدا به خاطر کدوم کارم دوباره پسرمو داد بهم .خیلی بد بود خیلی به سختی دنیا اوردمش18ماه التماس خدا کردم تا بهم دادش.الان رفتم تو شوک قیافش جلو چشامه زبونم لال همش میگم اگه...خودمو میکشتم.