2777
2789
عنوان

بیاین😢

273 بازدید | 24 پست

اقا خونمون هفته پیش یه مارمولک اومد...تقریبا اندازه یه کف دسته😟

شوهرم هرکاری کرد نتونست بکشتش بخاطر همین دَر خونه رو باز گذاشتیم که لااقل بره بیرون...

یه ساعت هرجارو گشتیم نبود که نبود...دیگه گفتیم رفته بیرون دیگه لابد...

گذشت و سَم زدیم به چندگوشه و رفتیم خونه مامانم تا بوی سَم پسرمو اذیت نکنه...

اومدیم خبری نبود منم خوش و خرم ازین که هیچی نیس خونمون.

ولی دیشب ساعت ۳ اینا پاشدم اب بخورم

یهو پرده پذیراییو نگاه کردم دیدم رو پردس😭

شوهرمو بیدار کردم باز اومد دنبالش ...ولی باز مارمولکه یهو غیبش میزنه...😐ساعت ۴ صب میز تلویزیونو دادیم کنار نبود هرچی که تو پذیراییه دادیم کنار که بکشیمش باز نبود که نبود😐

تا همین دو ساعت پیش همه جارو گشتیم ولی نبود...دیگه شوهرم رفت سرکار

منو پسرمم باز اومدیم تو اتاق خواب😑تا شوهرم بیاد

چیکار کنیم از دست این مارمولکه راحت شیم؟😟

خرسند سابقم فقط عکسمو عوض کردم😁
مارمولکت تورونمی خوره مطمن باش 

فکر کن مارمولک آدمو بخوره😰😂

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وای انقد از مارمولک میترسم از سوسک نمیترسم

هر زنی برای لبخند زدن در آینه باید مردی را داشته باشد که با شـانه‌ی انگشت‌هایش، گره دلتنگی موهای بلند زن‌را باز کند و بگوید که هرجور که باشی،زیبایی❤👩‍❤️‍👨
فکر کن مارمولک آدمو بخوره😰😂

آدم داره خودشو لوس میکنه تا ظهر بشینم تو اتاق که مارمولک من ازسگ اینا میترسم دیگه سوسک اینا نه دیگه قشنگ میکشم

به لطف دوستان عزیزم ۴ دفعه ترکیدم اونم بدون مقدمه لطفا تاپیک های مورد دارنزنیدکه آدم جواب میده یهو میبینه صفحه اش کارنمیکنه
😐😐😐مطمعنم ولی اگه یه روز تو مارمولک دیدی بددن که تورو حتما میخوره😁

نمی خوره پاشو خودت لوس نکن ناهارتو بزار ازتنبلی رفته اتاق که بگه من ازمارمولک میترسم هروقت هرجا دیدیش یه دستمال کاغذی بردار بندازش دور.من شوهرمو ساعت ۴ برا مارمولک بیدارکنم اصلا بیدارنمیشه .الان ۱ ساعت نشستم منوببره مرکزبهداشت خواب هنوز

به لطف دوستان عزیزم ۴ دفعه ترکیدم اونم بدون مقدمه لطفا تاپیک های مورد دارنزنیدکه آدم جواب میده یهو میبینه صفحه اش کارنمیکنه
نمی خوره پاشو خودت لوس نکن ناهارتو بزار ازتنبلی رفته اتاق که بگه من ازمارمولک میترسم هروقت هرجا دیدی ...

من اگه به اندازه تو شجاع بودم الان وضعیتم این نبود🤣🤣🤣

خرسند سابقم فقط عکسمو عوض کردم😁
من اگه به اندازه تو شجاع بودم الان وضعیتم این نبود🤣🤣🤣

شجاع نیستم نازمونکشیدن به خاطراون 

به لطف دوستان عزیزم ۴ دفعه ترکیدم اونم بدون مقدمه لطفا تاپیک های مورد دارنزنیدکه آدم جواب میده یهو میبینه صفحه اش کارنمیکنه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792